-
طرح نو
عاشورا و دنیای مدرن!
«از همین رو این پاسداشتها و گرامیداشتها پیش ازآنچه یک رفتار آگاهانه و معنادار و نمایانگر درک پیام و مسوولیت اجتماعی و رسالت تاریخی آن باشند و روح و روحیه عاشورا را در کالبد زمان بدمند و شور عاشوری و شعور حسینی را در بستر تاریخ جاری سازند، ابزاری برای ملعبه سازی ملعبه سازان و دکانی برای شیادی شیادان گردیده است. این تجلیلها و تکریمها و گرامیداشتها و برپایی عزاداریها همه و همه وسیلهای بهمنظور تخدیر و دمیدن به شیپور تحمیق و معرکهگیری برای چاپیدن و درنتیجه برای استحمار و اسارت اجتماعی و دزدیدن آزادی و حریت و عقلانیت و خردورزی و تباه سازی انسانیت است و دیگر هیچ!» -
علی رضایی
عاشورا انفجاری در تاریخ اسلام!
«ازاینرو میتوان ادعا کرد که رویداد عاشورا انفجار خشم و عصیان جریان محکوم و سرکوبشدهای اسلام بر اساس قرایت امت و امامت در برابر اسلام برساختهای دستگاه خلافت بود. البته از ناحیه جریان حاکم نیز انفجار اوج استبداد و خودکامگی و فساد سیاسی و انحطاط اخلاقی بود. تقابل و برخورد این دو جریان یادشده بعد از رحلت رسول اکرم (ص) آغاز و در دورههای مختلف با فرازوفرود ادامه داشت. تا زمان رخداد عاشورا این دو جریان، خصوصا از سوی جریان شیعی با تساهل و مدارا برخورد میشد. مثلا با اینکه حضرت علی (ع) خانهنشین و معترض روی دستگاه خلافت بود اما در زمانی که پای مصلحت کلان اسلام و مسلمین در میان بود با آنها مشاوره میداد.» -
هادی رحمانی
نگاهی گذرا به حس منفعتطلبی انسان و سود و زیان جمعی آن
«تجارب چند دهه اخیر کشور ما بهخوبی صدق این مدعا را ثابت میکند که هدف اصلی و اساسی سیاستمداران غیر پشتون بخصوص سران هزاره از مبارزه و ستیزه با تبعیض، بیعدالتی و انحصارطلبی فقط اطفای آتش قدرتطلبی، اشباع اشتهای منفعت خواهی، تجملگرایی و مقامپرستی بوده است نه رهایی مردم خود از محرومیت و محکومیت و بیعدالتی پشتونیستها. در طی این سالها سیاستمداران ما امر سیاسی را نه ابزار دستیابی به عدالت، برابری و احقاق حقوق مردم و اقوام محروم بلکه فقط نردبان صعودشان به وزارت، ریاست و منصب دولتی میدانستند، وقتی به آن دست نمییافتند یا از مقامشان عزل میشدند بوق و کرنا راه میانداختند که جریان عدالتخواهی و مبارزه با انحصارگرایی با خطر مواجه شده است.» -
دکتر عبدالخالق فصیحی
هزارهها و نیم درصد سهم از صندلی قدرت!
«حال نباید گناه جایگاه نیم درصدی در قدرت را تنها بر گردن عامل بیرونی تعصب انداخت، بل این جایگاه در اصل محصول هزاران در هزار مشکل درونی خود هزارهها است. بههرحال، واقعیت این است که هزارهها اکنون روی نیم درصد صندلی قدرت هم ننشستهاند، بل نیم درصد پشت میز خدمت قرارگرفتهاند. ازاینرو، اشتباه است که هزارهها ارتقای این نیم درصدی را از مجرایی سازوکار عدالت و برابری، مکانیسمهای حقوق بشری و دادخواست از منابع بینالمللی مطالبه کنند. بیچارگی هزاره حکم میکند که قبل از هر چیز باید به شناسایی مشکلات خود پرداخته و سپس گناه عوامل بیچاره کننده را بر گردن دیگران بیندازند.» -
خاطره رنجیده
آشناییزدایی رسالت تاریخی روشناندیشان افغانستانی
«هرچند بیرون کردن و بیرون شدن از این وضعیت جاافتاده و عادت دیرینه نیاز به معجزه و یک اتفاق غیرمنتظره دارد و با روش عادی و معمولی به این زودیها دور از انتظار است؛ اما این دشواری از مسوولیت اندک کسانی که چشمان خود را از گرد و غبار عادت شسته و جور دیگر میتوانند ببینند، نمیکاهد. اینها باید تلاش و کوشش مشفقانه و دلسوزانه نمایند تا این کوری پنهان و تار دیدگی نهان را آشکار سازند و به قول روسو که به مردم راه نشان ندهید، بلکه به آنها بینایی بدهید، آنگاه راه را خودشان پیدا خواهند کرد. اگر روزی این قوم و مردم به کمسوی دید و احول بینی خود آگاه شوند این آگاهی گام اول نجات و رهایی خواهد بود.» -
امین یکتا
بحران طولانی و خرد جمعی
«اگر شبکههای اجتماعی مملو از جنگها و رجزخوانیهای توخالی، خشونتهای کلامی و نفرتپراکنیهای قومی هستند شاید خیلی مهم نباشد، چون بیشترین کسانی که در شبکههای اجتماعی چنان رفتارهای را انجام میدهند، یا بیسواد و یا کمسوادند اما آنچه مایه تاسف و ناامیدی است این است که حتی تحصیلکردگان و نخبگان فکری تمام اقوام از گفتمان قومی (که عامل تنشهای داخلی و تداوم بحران کنونی است) عبور نتوانسته و هیچ طرحی برای عبور از این بحران طولانی و خلق گفتمان ملی نهتنها ندارند که حتی برای تشدید گفتمان خشونت قومی و نفرتپراکنی انسانی همکار بیسوادان یا کمسوادان هستند.»
-
هزارهها و نیم درصد سهم از صندلی قدرت!
«حال نباید گناه جایگاه نیم درصدی در قدرت را تنها بر گردن عامل بیرونی تعصب انداخت، بل این جایگاه در اصل محصول هزاران در هزار مشکل درونی خود هزارهها است. بههرحال، واقعیت این است که هزارهها اکنون روی نیم درصد صندلی قدرت هم ننشستهاند، بل نیم درصد پشت میز خدمت قرارگرفتهاند. ازاینرو، اشتباه است که هزارهها ارتقای این نیم درصدی را از مجرایی سازوکار عدالت و برابری، مکانیسمهای حقوق بشری و دادخواست از منابع بینالمللی مطالبه کنند. بیچارگی هزاره حکم میکند که قبل از هر چیز باید به شناسایی مشکلات خود پرداخته و سپس گناه عوامل بیچاره کننده را بر گردن دیگران بیندازند.»
-
آشناییزدایی رسالت تاریخی روشناندیشان افغانستانی
«هرچند بیرون کردن و بیرون شدن از این وضعیت جاافتاده و عادت دیرینه نیاز به معجزه و یک اتفاق غیرمنتظره دارد و با روش عادی و معمولی به این زودیها دور از انتظار است؛ اما این دشواری از مسوولیت اندک کسانی که چشمان خود را از گرد و غبار عادت شسته و جور دیگر میتوانند ببینند، نمیکاهد. اینها باید تلاش و کوشش مشفقانه و دلسوزانه نمایند تا این کوری پنهان و تار دیدگی نهان را آشکار سازند و به قول روسو که به مردم راه نشان ندهید، بلکه به آنها بینایی بدهید، آنگاه راه را خودشان پیدا خواهند کرد. اگر روزی این قوم و مردم به کمسوی دید و احول بینی خود آگاه شوند این آگاهی گام اول نجات و رهایی خواهد بود.»
-
«اگر شبکههای اجتماعی مملو از جنگها و رجزخوانیهای توخالی، خشونتهای کلامی و نفرتپراکنیهای قومی هستند شاید خیلی مهم نباشد، چون بیشترین کسانی که در شبکههای اجتماعی چنان رفتارهای را انجام میدهند، یا بیسواد و یا کمسوادند اما آنچه مایه تاسف و ناامیدی است این است که حتی تحصیلکردگان و نخبگان فکری تمام اقوام از گفتمان قومی (که عامل تنشهای داخلی و تداوم بحران کنونی است) عبور نتوانسته و هیچ طرحی برای عبور از این بحران طولانی و خلق گفتمان ملی نهتنها ندارند که حتی برای تشدید گفتمان خشونت قومی و نفرتپراکنی انسانی همکار بیسوادان یا کمسوادان هستند.»
-
«رویداد تلخ و ناگوار سقوط بالگرد ریاست محترم جمهوری اسلامی جناب آقای رییسی و هیات همراه آن، رخداد تلخ و جانسوز تازهای است که دیروز به وقوع پیوسته است. در این اتفاق ناگوار ریاست محترم جمهوری اسلامی و وزیر محترم خارجه و هیات همراه، جانهای عزیزشان ازدستداد و آسمانی شدند. این ضایعه سنگین و این رویداد غمین را نخست به مقام معظم رهبری و به ملت برادر، مسلمان، همزبان و هم فرهنگ، ایران اسلامی و به خانوادههای محترم آنها و به همهکسانی که در این مصیبت داغدار شدهاند تسلیت گفته و برای سفرکردگان دیار ابدی، غفران الهی و برای بازماندگان صبر علوی را آرزو میکنیم.»
-
«مردم افغانستان در کل عادت به اندیشیدن، محاسبه و سبک و سنگین کردن امور ندارند و زحمت اندیشیدن را بر خود هموار نمیسازند. کنشگران سیاسی و اولیای امورشان نیز گرفتار همین بیماری مزمن تاریخی هستند. به همین خاطر است که رهبران سیاسی و تیکهدران قومی اغلب بیسواد و فاقد توانایی طرح و تحلیل و برنامه هستند. از زمان شروع جهاد در برابر شوروی تا اکنون رهبران سیاسی غالبا بیسوادان سیاسی و ملاها و مولویهای باسواد فقهی در حد ابتدایی بودهاند. همین مساله باعث گردیده است که بحران تاریخی کشور را اینها درک نکرده و برای آن راهحلی را ارایه نتوانند.»
-
«الگوی مزاری جنگهای داخلی نیست، جنگهای داخلی دههی هفتاد بر مزاری تحمیل شد و حال نیز شایسته نیست که بر طبل جنگهای داخلی دههی هفتاد کوبیده شود و جبههبندیهای آن راه و رسم مزاری تلقی شود، نخیر راه و رسم مزاری «عدالت» و «وحدت» بود که با مشارکت عادلانهی اقوام کشور بر حق تعیین سرنوشت سیاسی، محقق میگردید و غیر آن از هر آنچه اتفاق افتاده، بر مزاری تحمیلشده و ناخواسته بوده است دلیل واضح آن اعتراف اطرافیان جنگ و عذرخواهی آنان بوده است که در تاریخ ثبتشده است. پس نباید از فاجعهی تلخ افشار چماق ساخته شود و نباید جنگهای دههی هفتاد بولد و برجسته شود.»
-
نوسازی و مدرنیسم پروژه ناتمام در افغانستان
«همه ما هم بر این باور هستیم و تردیدی هم نیست که در افغانستان آینده از آنِ مدرنیسم و نوسازی است و سنتگرایی نمیتواند در درازمدت منافع و اشتهای نیروهای جناح راست را تامین کند. در جدالهای دیرینه میان نیروهای سنت و تجدد، دومی بارها مغلوب شده، و این به این دلیل است که سنت ریشههای قویتری در افغانستان دارد و شکل و شمایل جامعه افغانی بهویژه در نواحی پشتوننشین به نحوی است که بهسادگی تن به تغییر نمیدهد.»
-
مشاوره تخصصی (آنلاین و حضوری) برای مهاجرین افغانی
«خانم سکینه فاضلی، دارای مدرک علمی کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی با اندوختههای فراوان و کوله باری از تجارب سه دهه فعالیت در بین مهاجرین درصدد است تا خدمات مشاورهای تخصصی به شکل آنلاین و حضوری برای مهاجرین هموطن ارایه دهد و انتظار میرود مهاجرین عزیز هموطن مشاوره در امور زندگی خود را بسان یک فرهنگ نیکو پاس داشته و از این طرح استقبال کنند.»
-
«مدیریت بدن و رسیدگی بهظاهر و آراستگی آن نیز فقط برای مراسم عروسی و محافل شادی تا حدودی رواج داشت و درمجموع مردم وقت خود را برای رسیدگی بهظاهر بدن و آراستگی ظاهری کمتر مصرف میکردند. «سلمانی» یا آرایشگری و اصلاح ریش و صورت، نیز به شکل سنتی، اغلب بهعنوان «پولغو» و عمل متقابل توسط مردان انجام میگرفته و دختران و زنان، هرگز موهای سرشان را کوتاه نمیکردند، بلکه زنان هزاره موهای بلندشان را از دو جانب گونههای صورت به گونهی آویزه شانه میکردند و به آن پینکهای زینتی میزدند، که بر زیبایی دوچندان آنها میافزود.»
-
مکتب جایی است که شما را میکشند! (گزارشی از شبکه الجزیره)
«باشندگانی محل میگویند موتر خودروی مشکوکی که احتمالا برای انفجار آخر استفادهشده، ساعتها در خارج از مکتب پارک شده بود. حتی مردم باخشم و عصبانیت میگویند باوجود که دو تا حوزه پلیس در فاصله چند کیلومتری مکتب موقعیت دارد. فرمانده ناصر نادری از حوزه سیزدهمِ پلیس از اقداماتی پلیس دفاع میکند گفت «این حوزه هر کاری که میتوانست انجام داده است». وقتی پلیس، نیروهای امنیتی و آمبولانس رسیدند، مورد خشم مردم قرار گرفتند.»
-
برپایی عدالت اجتماعی و کرامت انسانی ضامن بقای افغانستان کنونی
«باید بپذیریم آنچه در افغانستان شاهد آن هستیم عدم عدالت و کرامت انسانی تمام ارزشهای زندگی را از بین برده و به هیچ قانون و مقررات الهی و حقوق بشری توجه صورت نمیگیرد. پس برای تمام و تکتک افراد و سیاستمداران جامعهی ما لازم است که برای بهبود وضعیت مردم و جامعه ما، گامهای لازم را بردارند و این را درک نمایند که در نبود عدالت هیچ گروهی انسانی سود نخواهند برد. فقدان عدالت و عدم رعایت کرامت در تاریخ کشور سبب ویرانی مملکت و تباهی بیشتر مردم ما بوده و هست. راهحل بیرون آمدن از این شرایط دشوار سیاسی و بحران ممتد اجتماعی بازگشت به این سنت الهی و ارزش انسانی است.»
-
بیانیه ستادهای مردمی جنبش روشنایی قم و اصفهان
«لازم میدانیم یادآور شویم که احمد بهزاد تاکنون از مطالبات عدالتخواهانه مردمی قدمی عقب ننشسته و به آرمان و اهداف شهدای دوم اسد پایبند مانده و هیچ معاملهای برای رسیدن به مقاصد شخصی نکرده است. ازاینروی ما دسیسهچینی و توطیههای ناجوانمردانه علیه این چهره شاخص و یار عدالتخواه جنبش روشنایی از سوی تمامیتخواهان تبعیض پیشه و سایر بدخواهان را شدیدا محکوم نموده و حمایت قاطع خود را از او و یاران همرزمشان ابراز داشته و از مردم بیدار و عدالتخواه خویش میخواهیم که این حنجره رسای دادخواهی و عدالتطلبی خود را تنها نگذاشته و او را در این مبارزه دشوار حمایت همهجانبه داشته باشند.»
-
«از همین رو این پاسداشتها و گرامیداشتها پیش ازآنچه یک رفتار آگاهانه و معنادار و نمایانگر درک پیام و مسوولیت اجتماعی و رسالت تاریخی آن باشند و روح و روحیه عاشورا را در کالبد زمان بدمند و شور عاشوری و شعور حسینی را در بستر تاریخ جاری سازند، ابزاری برای ملعبه سازی ملعبه سازان و دکانی برای شیادی شیادان گردیده است. این تجلیلها و تکریمها و گرامیداشتها و برپایی عزاداریها همه و همه وسیلهای بهمنظور تخدیر و دمیدن به شیپور تحمیق و معرکهگیری برای چاپیدن و درنتیجه برای استحمار و اسارت اجتماعی و دزدیدن آزادی و حریت و عقلانیت و خردورزی و تباه سازی انسانیت است و دیگر هیچ!»
-
انتشار شماره دوم و سوم «خط نو»
«شماره سوم «خط نو» به پدیدارشناسی نظریهها و گفتمان دینی در افغانستان پرداخته که تا حدودی تازه و بعد از سقوط نظام پیشین و حاکمیت نظام طالبانی است. هرچند بیشتر مقالات رویکرد تیوریک و تاریخی دارند و به وضعیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی امروز خیلی نپرداخته اما برای شناخت زمینه و زمانه پیروزی و حاکمیت طالبان لازم است که ریشهها و زمینههای فکری و بستر تاریخی آن شناسایی گردد و عوامل پیدا و پنهان رشد و بالندگی و دوام آن به بحث گرفته شود. در شمار سوم در حد وسع مالی و توان فکری به این امر توجه صورت گرفته است.»
-
«نوروز تا چندساعتی دیگر وارد میشود و مردم حوزه نوروز قدم مبارکش را گرامی میدارند و آمدن بهار را خوشآمد میگویند اما در آغاز این سال و روز نوی نوروز، آرزوی نو شدن روزها و بخشهای تاریخی، اجتماعی و اقتصادی خود را نیز دارند و سر سفرهی هفتسین خود دعا میکنند و علاوه بر اینکه ایام طبیعیشان زیبا شده، خواهان تغییر و زیبا شدن سرنوشت سیاسی و امنیت و رفاه اجتماعی و... خود نیز هستند. امیدواریم که این سال با قدمهای بهار طبیعی خود، بهار تاریخی را نیز به ارمغان بیاورد و صرفا تقویم سال تغییر نکند و انشا الله که تقویم تاریخ نیز تغییر کند و با خود بهار تاریخی، اجتماعی، سیاسی اقتصادی را بهعنوان تحفه به همراه داشته باشد.»
-
پرتوی از زندگانی برترین بانوی هستی (فاطمه زهرا(س) )
«جایگاه ان حضرت نزد پیامبر(ص): از شگفتیهای که حیات نورانی فاطمه (س) را ارجمندتر میسازد؛ مهر و علاقه شدید پیامبر اکرم (ص) نسبت به اوست. پیامبری که بهتصریح قرآن، جز وحی سخن نمیگوید. در مورد فاطمه (س) در موارد متعدد میفرمود: فاطمه پاره تن من است، کسی که او را خوشحال سازد مرا خوشحال ساخته است و کسی که او را ناراحت کند مرا ناراحت کرده است، فاطمه گرامیترین مردم نزد من است. و نیز میفرمود: کسی که او را بیازارد مرا ازرده است، کسی که مرا بیازارد، خدا را ازرده است.»
-
«یلدای تاریخی ما فقط خود را بازتولید نموده و همواره شب زاییده است. نسلهای را که در دامن و تحت سیطرهی خود پرورانده است کورهای مادرزادند که نسبتی با روشنایی نداشته و از نور آفتاب بیبهره بوده و هستند. به قول اقبال کور مادرزاد و نور آفتاب!!؟ شاید آنچه به پایایی و پایداری این شب دیرین و این وضعیت مزمن کمک کرده و یلدای تاریخی را دوامدار ساخته همین نسلهای تولد یافته در درون این شب و بینصیب از نور آفتاباند. حاکمیت شب یلدایی تاریخی آنچنان گسترده و عمیق بوده که حتی بهاندازه مثال غار افلاطونی نور در درونش نتابیده تا مردم حداقل با سایهی حقیقت و واقعیت آشنایی پیدا میکردند.»
-
گلولهها بیرحماند و طالبان بیرحمتر (داستان)
«انیلا در آن روزها طبق معمول هر چهارشنبه بهاتفاق مادرش به مزار دايياش که او نیز دو سال قبل شهید شده بود به گلزار شهدا میرفت. از روی قبر دایی برگشت سنگنوشتههای روی قبر شهدا را یکییکی داشت مرور میکرد. اسم شهید تاریخ شهادت محل شهادت. متاسفانه به شکل ویرانکنندهای به تعداد شهدا در طول هفته افزوده میشد گلزار شهدا هرروز بیشتر از دیروز طویل و عریضتر میشد. سنگنوشتههای جدید طرحهای تازه. پرچم سه رنگ و مواج که آرام و ملایم در اهتزاز بود حال دل هر رهگذری را میگرفت. کمتر کسی بود که با دیدن آن منظره اشک نریزند.»
-
نگاهی گذرا به حس منفعتطلبی انسان و سود و زیان جمعی آن
«تجارب چند دهه اخیر کشور ما بهخوبی صدق این مدعا را ثابت میکند که هدف اصلی و اساسی سیاستمداران غیر پشتون بخصوص سران هزاره از مبارزه و ستیزه با تبعیض، بیعدالتی و انحصارطلبی فقط اطفای آتش قدرتطلبی، اشباع اشتهای منفعت خواهی، تجملگرایی و مقامپرستی بوده است نه رهایی مردم خود از محرومیت و محکومیت و بیعدالتی پشتونیستها. در طی این سالها سیاستمداران ما امر سیاسی را نه ابزار دستیابی به عدالت، برابری و احقاق حقوق مردم و اقوام محروم بلکه فقط نردبان صعودشان به وزارت، ریاست و منصب دولتی میدانستند، وقتی به آن دست نمییافتند یا از مقامشان عزل میشدند بوق و کرنا راه میانداختند که جریان عدالتخواهی و مبارزه با انحصارگرایی با خطر مواجه شده است.»
-
هزارهها و ضرورت عبور از حسرت مزاری …
«بحث من بر سر هزارهها و ضرورت عبور از «حسرت» مزاری است. من واژه حسرت را بادید روانشناختی سیاسی میفهمم و به کار میبرم. فهم من از حسرت در روان جمعی هزارهها این است که هزارهها درگیر یک واکنش منفی انفعالی در مقابل مزاری که فرشته نجات اما گذشته و ازدسترفته است، گیرکردهاند. من حسرت هزارهها را بهمثابه یک نوع غم عقیم کننده و مسخکننده میفهمم. هزارهها در حسرت مزاری روزگار میگذرانند. این حسرت موجب گردیده است که هزارهها بهجای پیگیری روایت و اندیشه مزاری با ابزار و قدرت خود، راه شیون و زاری بر آنچه ازدسترفته (یعنی خود/شخص مزاری) و امکان بازگشت آن وجود ندارد، در پیش بگیرند.»
-
جفای من بر مزاری و جفای مزاری بر من
«اما جفای من در حق مزاری چیست؟ چنانچه معلوم است عادت من این است که هرساله در ماه حوت رهبر شهید را پشت خودخواهیهای خودم پنهان نموده و یا به تاریخ پر ستم هزاره میسپارم. من عادت کردهام که همهساله در برابر مقام بیمانند مزاری بزرگ، ادای احترام کنم؛ ادای احترامی که ناخواسته به جفای من علیه مزاری تبدیل میشود. شهید مزاری از نابرابری و عدالت سخن گفت و برای تحقق آن هزینه داد. اما من فقط این مفاهیم را بهصورت مرده و بیروح تحلیل میکنم؛ به قسمی که احساس میکنم این فصل، فصل رودل مغزی من درباب سخن از مرد بزرگی چون شهید مزاری است. درواقع سالگشت شهادت شهید مزاری برای من یک میدان خودخواهی و جایگاه وراجی است و این، همان جفای من در حق مزاری شهید است.»
-
مناسک اربعینی، شور و شعور حسینی یا فقر فرهنگی؟
«مبلغین مذهبی آنقدر مبالغه در رابطه به یک رخداد سیاسی- تاریخی کردهاند که از ابعاد دیگر دین که ضروریتر و فوریتر از این رویداد است غافل شدهاند. دین بر تعاون و همکاری با برادران ایمانی دعوت میکند و رسالت دین گریهی بر حسین ذکر نشده بلکه قیام به قسط و عدل اعلان گردیده است اما از سوی مبلغین و شیعیان مساله عاشورا و زیارت اربعین مانند یک کاریکاتور برجسته گشته و دستورات واجبی دین مغفول و یک امر مستحبی جای واجب را گرفته است. قرآن کریم بهصراحت دستور به «تَعاوَنوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى» میدهد و احادیث نبوی نیز تاکیدات زیاد بر تعاون و همیاری و دستگیری از همدیگر کرده است.»
-
نقش افراد لوچک در تحولات اجتماعی
«گاهی انسان به فکر میافتد که ملانماهای هزاره فعالیتی جز نفاقافکنی، حزب گرایی و خودزنی در شبکههای اجتماعی، هیچ برنامه دیگری ندارند، اما از جهت دیگر، لوچکهای منفور هم یک غنیمت اجتماعیاند. تنها از این بابت که با نشان دادن همهی ابعاد لجنزارهای تفرقه، مقدمات یا زمینههای ظهور انسانهای دلسوز و صادق را فراهم میکنند. در این فضای آرمانی، دلسوزان جامعه پدید آمده و با پرهیز از زشتیهای به نطق درآمده نفاق از زبان لوچکها، مسیر سازندگی را بر محور منافع عمومی و همگرایی اجتماعی در پیش میگیرند.»
-
مزاری از نماد عدالتخواهی تا دکان معاملات سیاسی
«مدعیان وراثت مزاری دقیقا جلادهای هستند که چپن وراثت شهید مزاری را بر دوش انداخته و مدعی ادامه راه و پیگیری مرام او نه از راه مبارزه و ایستادگی در سنگر حقوحقوق مردمی بلکه از راه معامله با اربابان «زور و زر تزویر» و به قول خودشان برای «حضرت جیب» و تامین قدرت شخصی و ثروت خانوادگی هستند. مزاری یک شخص نیست تا او را به فرد تقلیل داد و از فرد تجلیل کرد و خود را رهروان راه او معرفی و به چشم خلق خدا خاک پاشید؛ مزاری یکراه، مسیر و یک نماد است. او نماد آگاهی جمعی، عدالت اجتماعی، شور و شعور اجتماعی، ایمان و آرمان تاریخی، برابری و برادری انسانی است.»
-
گونهشناسی خشونت علیه زنان در افغانستان
«شهید مطهری نیز در این زمینه چنین بیاناتی دارد: «اگر بخواهیم ببینیم نظر قرآن درباره خلقت زن و مرد چیست، لازم است به مساله سرشت زن و مرد- كه در سایر كتب مذهبى نیز مطرح است- توجه كنیم. قرآن نیز در این موضوع سكوت نكرده است. باید ببینیم قرآن زن و مرد را یك سرشتى مىداند یا دو سرشتی؛ یعنى آیا زن و مرد داراى یك طینت و سرشت مىباشند و یا داراى دو طینت و سرشت؟ قرآن باکمال صراحت درآیات متعددى مىفرماید كه زنان را از جنس مردان و از سرشتى نظیر سرشت مردان آفریدهایم. قرآن درباره آدم اوّل مىگوید: «همه شمارا از یك پدر آفریدیم و جفت آن پدر را از جنس خود او قراردادیم» (سوره نساء آیه 1)
-
تاملی بر دو مفهوم بنیادی کارل مارکس
«جانمایه اصلی و فوکال پوینت (هسته یا مرکز نظریات مارکس که تمام کوشش و جهتگیریهای فکری مارکس به آن معطوف است) مساله استثمار یا بهرهکشی طبقاتی میباشد. ازنظر مارکس استثمار یک مقوله فرازمانی و مکانی است، فقط در صورت تحقق اتوپیا یا مدینه فاضله از بین میرود حتی در دوره تحقق کامل سوسیالیسم استثمار وجود دارد. توضیح این موضوع هم توصیفی است وهم تکنیکال و فنی. مارکس استثمار را در قالب یک کلمه ( ارزش اضافی) بیان میکند. ارزش اضافی به لحاظ ظاهری یعنی مازاد تولید بر حداقل دستمزد و معیشت که آن را صاحبان سرمایه تملک میکنند اما این کلمه یا عبارت یک جهان معنی را در درون خود بازتولید میدارد.»
-
«در دنیای امروز، زبان، قلم و نیز لابیگری سیاسی برای یک مجموعه قومی، مذهبی و سیاسی بسیار تعیینکننده است و در اولویت نخست قرارداد. اگر یهود امروز در دنیا بهعنوان چهره مظلوم شناخته میشود، به دلیل، داشتن قدرت زبان، دستگاههای تبلیغاتی و نیز لابیگریهای این قوم در مجامع بینالمللی است. اسراییل علیرغم اینکه قتلعامهای مکرر در حق مردم فلسطین و لبنان (ازجمله در اردوگاه صبرا و شتیلا) انجام داد و تقریبا روزمره، جنایات بیشماری در حق فلسطینیان مرتکب میشود، ولی برعکس، در رسانههای قدرتمند دنیا از فلسطینیان بهعنوان گروه تروریستی یاد میشوند.»
-
تبلور مرگ خوب در شهادت امام حسین(ع)
«باری! امام حسین(ع) زندگی توام با عار و ننگ را نه برای خود و نه برای دیگران میپسندید. زیرا آن را منافی باکرامت و شرافت انسانی قلمداد میکرد. درواقع پیام سخنان امام حسین(ع) این است که همانطور که در اقتصاد خط فقر داریم در زندگی هم یک خط ذلت وجود دارد که زیستن زیر آن خط شایسته و درخور انسان نیست و چنین زندگی ارزش خود را از کف میدهد. مهمترین دغدغه امام حسین(ع) این بود که در جامعه که بیعدالتی از درودیوارش میبارد، تبعیض و نابرابری ساختاری شده است، افراد به نحو گسترده و سیستماتیک مورد ظلم قرار میگیرد و این ستمگری چنان نهادینهشده که دیگران هم پروای مظلومان را ندارند.»
-
اففانستان و تمایزسازی هویت و خشونت
«رفتار خشونتآمیز اقوام افغانستان علیه همدیگر، ریشه در یک تفکر دارد که آن تفکر، تفکر «تمایز سازی هویتی» است. این تفکر تفوق طلبانه و انحصارگرایانه همواره موجب خشونت و بهصورت کنش و واکنش و سبب نفی، تحقیر و تحریم میان اقوام افغانستان شده است. قوم حاکم که عمدتا پشتونها زمامدار امور کشور بودهاند، با نگاه انحصاری به این کشور، همواره رویکرد برتری جویانه و مالکانه داشتهاند. سهم گیری هویتهای قومی دیگر در امور سیاسی، اقتصادی و حتی علمی را احساس تجاوز به حریم و مالکیت خود پنداشته و با خشونت و بیرحمی کنار گذاشتهاند.»
-
افغانستان و ریشههای فکری و اجتماعی خشونت
«امروزه جریان خشونت را در دو سطح بینالمللی و داخلی کشورها مشاهده مینماییم. در سطح بینالمللی مناسبات خشونت در میان قطبهای اصلی قدرت بر سر هژمونی سیاسی و مدیریت نظام جهانی جریان دارد و در سطوح داخلی کشورها اقدام به عملکرد خشونتزا، از طرف شهروندان علیه دولت در راستای ظهور مطالبات سیاسی و آزادیهای مدنی و اصلاح ساختار سیاسی صورت میپذیرد و از طرف دولت هم برای براندازی زمینههای اعتراض و جلوگیری از افزایش مطالبات مدنی شهروندان سامانههای خشونت را فعال مینماید.»
-
عاشورا انفجاری در تاریخ اسلام!
«ازاینرو میتوان ادعا کرد که رویداد عاشورا انفجار خشم و عصیان جریان محکوم و سرکوبشدهای اسلام بر اساس قرایت امت و امامت در برابر اسلام برساختهای دستگاه خلافت بود. البته از ناحیه جریان حاکم نیز انفجار اوج استبداد و خودکامگی و فساد سیاسی و انحطاط اخلاقی بود. تقابل و برخورد این دو جریان یادشده بعد از رحلت رسول اکرم (ص) آغاز و در دورههای مختلف با فرازوفرود ادامه داشت. تا زمان رخداد عاشورا این دو جریان، خصوصا از سوی جریان شیعی با تساهل و مدارا برخورد میشد. مثلا با اینکه حضرت علی (ع) خانهنشین و معترض روی دستگاه خلافت بود اما در زمانی که پای مصلحت کلان اسلام و مسلمین در میان بود با آنها مشاوره میداد.»
-
مدینه فاضله اسلامی(حکومت جهانی امام مهدی(عج))
«تساوی و برابری انسانی در جامعه مهدوی(عج): در حکومت جهانی آن حضرت، ظلم و ستم برانداخته شود، البته پس از سختیها و جنگها و در سراسر زمین عدل و داد بپا کند، هیچ جایی در زمین نماند مگر اینکه از برکت عدل و احسان او فیض برده و زنده شود، حتی جانوران و گیاهان نیز از این برکت و عدالت و داد و نیکویی بهرهمند گردند. امتیازات بهناحق را که عدهای به ناروا به خود اختصاص دادهاند را به صاحبان آن برگردانده و کسی را بر کسی امتیاز ندهد.»
-
نگاهی به سیره پیامبر اکرم(ص) و امام صادق (ع)
«بر اساس اراده حکیمانه الهی، دین کامل وجهانی و جاودانی اسلام توسط برترین پیامبرش باید بر مردم ابلاغ و اساس بتپرستی و شرک از جهان برچیده و توحید و خداپرستی که مقتضای فطرت انسان است و سعادت و رستگاری انسان را به ارمغان میآورد تحقق خواهد یافت. منشور همآوا و هماهنگ با فطرت انسانی اسلام که توسط پیامبر اعظم (ص) اعلام و ابلاغ شد، اساس تمام اعتقادات شرکآالود عربستان و جهان را نشانه رفت و بنیاد تمدن عظیم اسلامی را پیریزی نمود که بهاختصار یادآوری میشود.»
-
جلوههای از خُلق عظیم پیامبر(ص) و اخلاق کریمانه امام مجتبی (ع) و اخلاق رووفانه امام رضا(ع)
«بهواقع، پیامبر گرامی اسلام با خُلق عظیم الهی خود توانست خلق و خوی زشت و ناپسند جامعه جاهلی عرب را که قرنها بر سرزمین حجاز حاکم بود و جامعه عرب را در ورطه سقوط و انحطاط کشانده بود؛ جامعهی که قتل و خونریزی غارت و زراندوزی و تفاخر و فخرفروشی به خاطر استثمار و بردهداری و درنتیجه آن اختلاف طبقاتی و ظلم وبی عدالتی بیداد میکرد، را با تعالیم انسانساز اسلامی و بااخلاق کریمانه و رافت و رحمت رسولانه خود چنان متحول نمود که جامعهی فرورفته در منجلاب بدبختی و غرق در فساد و ظلم و بیعدالتی را به جامعه سرشار از تعاون و همکاری و اخوت و برادری و عدالت و برابری تبدیل و بنیاد و بنیان تمدن عظیم اسلامی را پیریزی نمود.»
-
علوم دینی در آزمون روشهای فهم مدرن
«هدف از این نگارش بررسی روشهای فهم علوم دینی از منظر یکی از شاخههای معرفتشناسی و روششناسی فهم مدرن یعنی هرمنوتیک است تا روشن شود که آیا روشهای فهم سنتی در کشف مراد واقعی شارع، مصالح و مفاسد، روشهای تمام و کامل بوده و میتواند بر اساس دانش و عدالت حجت را بر مکلف تمام و تکلیف را منجز بدارد یا نقایص، تنگناها و چالشهایی در روش فهم سنتی و در شناخت مراد و دنیای روانی شارع وجود دارد.»
-
قیام عاشورا آنگونه که رخداده است!
« بنابراین اگر بخواهیم واقعبینانه و آگاهانه و بامطالعه دقیق و منصفانه و با شرح صدر و به دور از تنگنظری و کوتاه بینی از قیام عزتمند عاشورا الهام بگیریم از منطق بسیار محکم و استوار آنکه ذلت ناپذیری و ظلمستیزی است پیروی کنیم چنانکه بسیاری از مبارزان و انقلابیها و رهبران قیام و انقلابهای نامآور از آن آموخته و الگو گرفتهاند.! تقلیل قیام سترگ عاشورا به منازعه قدرت و پیوند نابجای آن به نزاع شیعه و اهل سنت! حکایت از خطای بزرگ روشی، بینشی و گمراهکننده است.! نه شیعه آن رویداد بزرگ را نزاع بر سر قدرت میداند و نه اهل سنت به دید منازعه قدرت مینگرد.»
-
لورن جیلا، برگردان اسدالله جعفری «پژمان»
خروج نظامیان آمریکایی و تخریب تجهیزات نظامی
«دهها هزار کانتینر فلزی به طول حدود 20 فوت با هواپیماهای C-17 و یا هم زمینی از طریق پاکستان و آسیای میانه حمل میشوند. در هفته گذشته،60 فروند هواپیمای C-17 همراه با تجهیزات، از افغانستان خارجشدهاند. مسوولان در مورد آنچه باقی میماند و آنچه میرود سری عمل میکنند. به گفتهی مقامات آمریکایی و غربی که نخواستند نامشان فاش شود تا آزادانه در مورد سربازان در حال عزیمت صحبت کنند، بیشتر آنچه به خانه حمل میشود تجهیزات حساسی نظامی است.»
-
مهزیار مهر آذین (کارشناس فقه اسلامی و پژوهشگر علوم انسانی)
نگاهی تازه به مبانی فلسفی اقتصاد اسلامی
«جا دارد این را بگویم که شاید ازنظر عدهای بحثهای فلسفی و هستی شناسانه در مسایل اقتصادی زاید باشد اما حقیقت آن است که علت آنکه تلاشهای زیاد از سوی باورمندان به نظامهای مختلف اقتصادی در جامعه ما هیچگاه تحقق نمییابد همین نداشتن پشتوانه و نقطه اتکا در فلسفه و فرهنگ و مغایر بودن به فلسفه موجود ما، که همان فلسفه صدرایی است، میباشد. بنابراین برای ایجاد یک نظام اقتصادی پویا و کارآمد و ماندگار و ریشهدار در فرهنگ و جامعه؛ داشتن یک نظام فلسفی قوی و غنی و قانعکننده، که نگاهی تازه به عالم و آدم دارد، ضروری است.»
-
«ریکا» و «سام» برای افغانستان؛ گامی در فراسوی توسعه!
«در نشست کابل، دولت افغانستان موفق شد تا شرکای خارجی و کمک دهندگان به کشور را متقاعد سازد تا بعدازاین کمکها را از طریق دولت افغانستان به مصرف برسانند. به این معنا که کمکها به خزانهی ملی افغانستان واریز میگردد و دولت افغانستان آن را در موردهای توافق شده با کشورهای کمک دهندهی بینالمللی، به مصرف میرساند. به قول وزیر مالیهی افغانستان، کشورهای کمک دهنده متعهد شدند تا 8 میلیارد از 16 میلیارد دالر را که برای افغانستان تا سال 2017 میلادی، تعهد کرده بودند، در اختیار دولت افغانستان قرار دهند تا از طریق بودجههای عادی و انکشافی افغانستان به مصرف برسد. این موفقیت بزرگی برای افغانستان میباشد.»
-
نقش کمکهای خارجی در توسعه کشورهای جهان سوم (با تاکید بر کشور افغانستان) بخش ۲
«نبود ظرفیت در نهادهای دولتی، فساد اداری، عدم هماهنگی میان دولت افغانستان و کشورهای کمککننده در عملی شدن پروژهها و چندین دست شدن قراردادها از علتهای عمدهای هستند که سبب شده است بخش زیادی از کمکهای جامعه جهانی در افغانستان حیفومیل شوند. شماری از کارشناسان اقتصاد و مسوولان اتاق تجارت و صنایع بر این باورند که بیشتر کمکهای جامعه جهانی از طریق اینجوها در بخشهای زیربناها، ساختمانسازی ، جادهسازی و دیگر پروژهها در افغانستان مصرفشدهاند.»
-
نقش کمکهای خارجی در توسعه کشورهای جهان سوم (با تاکید بر کشور افغانستان) بخش ۱
«معمولا دولتهای کمک دهنده با توجه به سیاستها و اهداف خود اقدام به کمک مینمایند و در این راستا انتخاب حمایت از کمکهای برنامهای و یا کمکهای پروژهای بستگی کامل به سیاستها و اهداف دولت کمک دهنده دارد. بهعنوانمثال در سیاست خارجی آمریکا که گسترش و استمرار نفوذ با ایجاد دولتهای وابسته همچنین ایجاد وابستگی در زمينههای سیاسی، اقتصادی و نظامی بهطورکلی مهم است، این دولت کمکهای برنامهای را ترجیح میدهد، زیرا از این طریق بهتر میتواند به اهداف خود دسترسی یابد.»
-
برنامه های دولت وحدت ملی و بودجهی سال 1394
«مرورکلی طرح سند بودجه سال 94 افغانستان، نشان میدهد که این بودجه تغییر چندانی با بودجهی سالهای گذشته ندارد. اماهدف بودجهی امسال دولت " بودجه موثر، شفاف و مبتنی بر اهداف و نتایج خوب برای منافع ملی ذکر شده است. در ابتدای این سندآمده است که طولانی شدن روند برگزاری انتخابات سال 93 ریاست جمهوری تاثیرات منفی برفعالیتهای اقتصادی داشته که پیامدآن 5 ملیارد دالر ضرراقتصادی به افغانستان بوده است».