کد مطلب : 2598
جمعه ۲۶ جدی ۱۳۹۹ - ۲۳:۱۹
196717
فاقددیدگاه
محمد عرفانی

برپایی عدالت اجتماعی و کرامت انسانی ضامن بقای افغانستان کنونی

عدالت اجتماعی
«باید بپذیریم آنچه در افغانستان شاهد آن هستیم عدم عدالت و کرامت انسانی تمام ارزش‌های زندگی را از بین برده و به هیچ قانون و مقررات الهی و حقوق بشری توجه صورت نمی‌گیرد. پس برای تمام و تک‌تک افراد و سیاست‌مداران جامعه‌ی ما لازم است که برای بهبود وضعیت مردم و جامعه ما، گام‌های لازم را بردارند و این را درک نمایند که در نبود عدالت هیچ گروهی انسانی سود نخواهند برد. فقدان عدالت و عدم رعایت کرامت در تاریخ کشور سبب ویرانی مملکت و تباهی بیشتر مردم ما بوده و هست. راه‌حل‌ بیرون آمدن از این شرایط دشوار سیاسی و بحران ممتد اجتماعی بازگشت به این سنت الهی و ارزش انسانی است.»

جایگاه عدالت در فرهنگ‌ها و مکاتب مختلف جایگاه والاست. عدالت از مقوله‌های ارزشمندی است که هم در فلسفه اخلاق و هم در فلسفه سیاست موردبحث و کنکاش قرار می‌گیرد. عدالت از مقوله‌های فطری و گرایش‌های عام بشری است و همه افراد بشر، صرف‌نظر از این‌که در بستر کدام فرهنگ زیست می‌کنند، فطرتا خواهان عدالت هستند و همه‌کسانی که از ظلم و بیداد تنفر دارند آن را باجان و دل می‌پذیرند. عدالت یکی از تعالیم آرمانی و اهداف مهم انبیای الهی است و همه انسان‌های پاک و وارسته و همه حکمای الهی به ارزش و اهمیت عدالت در شوون حیات فردی و اجتماعی و اخلاقی انسان پرداخته و مورد تاکید قرار داده‌اند.

عدالت و کرامت دربرگیرنده ارزش‌های متعالی  و انسانی

بالاترین خیر و صلاح مردم در عدالت و کرامت انسان است، و عدالت و کرامت انسان نشانه پای بندی مردم به ارزش‌ها و سنت‌های الهی است. کرامت به معناهای مختلفی چون حرمت، بزرگواری، حیثیت، شرافت، عزت، انسانیت، مقام، موقعیت، رتبه، درجه، جایگاه، منزلت، پاک بودن از آلودگی‌ها، دور بودن از فرومایگی،احسان، بخشش، جوانمردی و سخاوت می‌آید. کرامت انسانی را می‌توان این‌گونه تعریف نمود: کرامت انسانی عبارت از مقام ذاتی است که انسان به‌مجرد انسان بودن به‌طور یکسان آن را دارا می‌باشند که به عقل، تفکر، اندیشه، اعتقاد و هیچ‌چیز دیگر بستگی ندارد و به‌هیچ‌وجه قابل‌زوال نیست و سرچشمه دیگر ارزش‌ها و امتیازات بشری می‌باشد. کرامت یکی از ارزش‌های بزرگی است که خداوند تنها برای انسان پسندیده است، کرامت انسان‌ها جز در سایه عدالت محقق نخواهد شد و انسانی که تحقیرشده و در درون خود احساس ذلت می‌کند دیگر نمی‌تواند به‌مراتب کمال انسانی دست پیدا بکنند.

عدالت به معنای موازنه است، به این معنا که بین رعایت حقوق افراد از طرفی و حقوق اجتماع توازن ایجاد شود و در هیچ شرایطی حقوق افراد نادیده گرفته نشود و حداقلی از حقوق برای همه شناخته شود. عدالت یعنی اینکه حق هر فردی به او داده شود و عدالت یعنی رعایت همین حقوق و بنابراین معنی عدالت در تمام زمان‌ها و شرایط یکی بیشتر نیست و اینکه می‌گویند، عدالت امر نسبی است، حرف درستی نیست (مطهری، اسلام و مقتضیات زمان، ج۱، ص ۳۳۷). عدالت بر پایه حق و عموم استحقاق‌ها است و عموم استحقاق‌های انسان همیشه ثابت و مطلق است۰ پس عدالت هم امری مطلق است و نسبی نیست. عدل، رعایت حد وسط در امور و پرهیز از افراط‌وتفریط است. به‌عبارت‌دیگر، هر چیز جایگاه مناسب خودش را دارد و اگر آن را در همان جایگاه قرار دهیم، به عدل رفتار کرده‌ایم و در غیر این صورت به آن ظلم روا داشته‌ایم.

به گفته مولانا:

عدل چبود؟ وضع اندر موضعش                 ظلم چبود؟ وضع در ناموضعش

عدل چبود؟ آب ده اشجار را                  ظلم چبود؟ آب دادن خار را

تعریف یادشده در جمله‌ای کوتاه از علی(ع) نقل‌شده است که می‌فرماید: «العدل یضع الامور مواضعها») نهج‌البلاغه، عدل قرار دادن امور درجاهای مناسب خود است.» (کلمات قصار امیرمومنان، ص ۴۳۷) در مورد عدل الهی نیز همین معنا صادق است؛ یعنی خداوند هر چیزی را در جایگاه مناسب آن قرار می‌دهد. بنابراین؛ عدالت و کرامت هم ‌معنای مساوات را دارد و هم دربرگیرنده ارزش‌های متعالی و انسانی است و مطابق استعدادهای طبیعی و تفاوت‌های خلقت است و اینکه یک قانون باید عادلانه باشد یعنی تبعیض میان افراد قایل نشود و رعایت استحقاق‌ها را بکند.

عدالت در سیره و سنت اولیای دین

سیره و سنت همه اولیای دین باعزت و کرامت و عدالت و آزادگی پیوند خورده است. عدالت یکی از ضروری‌ترین مسایل اجتماعی و پایه ارزش‌های عقلانی و انسانی و یکی از نشانه‌های عقلانیت در رفتار اجتماعی و اخلاقی است. اسلام محور همه فعالیت‌های فکری و اعتقادی و رفتاری و اقتصادی و سیاسی را در جهت عدالت سوق می‌دهد. از نظر اسلام عدالت یکی از مبانی رشد و توسعه عقلانی و زمینه‌ساز همه فضیلت‌ها و کمالات و حافظ حقوق و کرامت انسانی است. جامعه عدالت مدار، جامعه‌ای است که کرامت و عزت و آزادی انسان‌ها در آن تامین می‌شود و جامعه عدالت گرا، جامعه متوازن، متعادل، عقل‌گرا، و ظلم‌ستیز و عزت طلب است، و فقدان عدالت در یک جامعه موجب آشفتگی و ناسازگاری و اضطراب و زمینه‌ساز بسیاری از ناهنجاری‌های فکری و اخلاقی خواهد بود.

عدالت و کرامت عاملی اصلی رشد، سلامت فکری،  روانی و اجتماعی

عدالت عاملی اصلی رشد و سلامت فکری و روانی و اجتماعی جامعه است. جامعه انسانی اگر دچار بی‌نظمی و بی‌عدالتی و ظلم شود، همه روابط اجتماعی و فرهنگ و اخلاق و ارزش‌های انسانی آن جامعه دچار تزلزل خواهد شد. عدالت، اصلی‌ترین رکن در تربیت و مدیریت و رهبری جامعه است. رعایت عدالت در همه ابعاد جامعه و حفظ حقوق اجتماعی و انسانی جامعه نشانه کمال انسانی برپاکنندگان عدالت و نشانه نگاه آنان به کرامت و مقام انسان در آن جامعه است. در شیوه زمامداری و حکومت علی(ع)  که اساسی‌ترین محور بعد از حق مداری، عدالت گروی است بر این اصل استوار است که انسان‌ها همه دارای کرامت و شخصیت هستند و باید حقوق آنان محترم شمرده شود. منطق علی(ع) چنان است که می‌فرماید: «لااطلب النصر بالجور» من هرگز برای رسیدن به‌حق، به ظلم متوسل نمی‌شوم،  و به‌طورکلی ظلم در همه ابعاد و اشکال آن نفی می‌شود تا مردم در زیر سایه عدالت، آزادی و حریت و کرامت و حقوق خود به تعبیر استاد مطهری(ره) «قرآن از توحید گرفته تا معاد و نبوت گرفته از آرمان‌هایی فردی گرفته تا هدف‌های اجتماعی همه بر محور عدل استوار است.(مرتضی مطهری، عدل الهی، ص ۱۸۳)

ازنظر امام علی(ع) عدالت مهم‌ترین عامل پیشرفت و توسعه است «ما عمرت البلدان بمثل العدل» عدالت درواقع همان زندگی واقعی انسانی است و بدون عدل، حیات تلخ و غیرقابل‌تحمل خواهد بوده «العدل حیات والجور ممات»(همان)

خداوند انسان را خلق کرد و استعدادهایی در وجود او قرار داد تا بتواند تجلی و آیینه الهی او در زمین بشود، رسیدن به نقطه کمال و تلاش برای سعادت و کرامت جامعه ازجمله وظایفی است که خداوند بر عهده انسان‌ها قرار داده و در این مسیر انبیا و اولیای الهی و انسان کامل، انسان را هدایت و راهنمایی می‌کنند.

حضرت علی (ع) در نامه به مالک اشتر می‌فهماند که انسان به‌محض انسان بودن حرمت و کرامت دارد و ازنظر حقوق اجتماعی و شهروندی میان مسلمان و غیرمسلمان فرقی نیست؛ ایمان کمالی است نسبت به رسیدن به خداوند نه نسبت به دست‌یابی به حقوق شهروندی. همچنان در سیره رفتاری پیشوایان دینی نیز نقش کرامت ذاتی انسان بسیار برجسته بوده و هیچ‌گاهی رفتاری را با دشمنان مجاز ندانسته که باکرامت انسانی مغایرت داشته است.

پیش‌شرط‌های پذیرش عدالت و کرامت

در جامعه‌ای مثل افغانستان که مرزهای فراوان و فاصله‌های طبقاتی بی‌شماری ایجادشده و انسان‌ها طبقه‌بندی و درجه‌بندی‌ شده‌اند آیا می‌توان از عدالت و کرامت سخن گفت؟. در جامعه‌ای که اعتقادات و ارزش‌های اخلاقی به انزوا کشانده شده و از حیات اجتماعی رخت بربسته می‌توان از عدالت و کرامت دم زد؟ و به آن جامعه عمل پوشید؟ پذیرش عدالت، پیش‌شرط‌ها و مبانی تیوریک خاص خود را دارد. کسی که از قدرت و امتیازات و برتری نژادی و قبیله‌ای، صنفی و طبقه‌ای می‌گوید از همان ابتدا موضع خویش را اعلام می‌دارد که من و تو مساوی نیستیم از همان ابتدا اصل برتری و قدرت و ثروت و… را پذیرفته است و موجودیت خود را در نفی عدالت و کرامت تو می‌بیند و صاحبان چنین تفکر و گرایشی آشکارا منطقشان نفی عدالت و کرامت و برابری و تساوی حقوق انسان‌ها است.

درحالی‌که مبانی حقوق بشر و  اسلام به‌طور هماهنگ هم به حقوق توجه دارد و هم به اخلاق، هم به کرامت و هم به عدالت و حق‌خواهی و حقیقت‌طلبی، ولی باید دید چه عواملی موجب شده تا جامعه مسلمین مخصوصا جامعه افغانستان، جامعه‌ای مبتنی بر حق و عدالت نداشته باشند. دغدغه رسیدن به‌حق و عدالت و دوری از تیرگی و جهل و پوچی و باطل همواره به آرمانی‌ترین خواسته این جامعه مبدل شده است، و انسان را به یافتن و دانستن و کشف کردن راز این حقیقت سوق داده است.

توجه به‌حق و عدالت به‌عنوان حقایقی تکوینی و واقعی از یک‌سو و توجه به فلسفه‌های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و علمی و حقوقی از طرف دیگر، منشی بیداری ملت‌های غربی گشت و آن‌ها را باارزش حیات و زندگی در پرتو حفظ حقوق دیگران و عدالت گرایی و کرامت انسانی آشنا ساخت.

با توجه به اینکه حقوق اسلامی یکی از باارزش‌ترین نظام‌های حقوقی است. ولی مع الاسف در نظام اجتماعی و ساختارهای اقتصادی و فرهنگی و روابط انسانی مسلمانان مخصوصا افغانستان مورد غفلت واقع‌شده. عدم وجود نظام‌های که بر اساس مبانی حقوق بشری و حکومتی اسلام، بخواهند عمل کنند، و از طرف دیگر توجه به برخی از جنبه‌های دین مثل اخلاق و عرفان و جنبه‌های عبادی اسلام باعث شد تا در این زمینه نتوانند نظام پیشرفته حقوقی اسلام  و مبتنی بر مبانی حقوق بشر را به دنیا معرفی کنند.

پس اولین اصل در رابطه با عدالت، شناخت و آگاهی از حق است و فهم اینکه حق چیست؟ چون از مبنایی‌ترین مفاهیم شناخت عدالت، شناختن حق است در این‌که چگونه این گوهر گران‌بها دست‌یافتنی است؟ هرچه دامنه علم و آگاهی بشر افزون‌تر می‌گردد ابعاد و زوایای حق و عدالت هم بیشتر رخ می‌نماید و بشر درباره شناخت حق و عدالت به کاوش می‌پردازد و خود را تشنه رسیدن به آن می‌بیند و افق‌های حقیقت که همان هسته جوهری وجود، و ابعاد مکنون و مخزون و مطبون وجود آدمی است، نیز کشف می‌گردد.

جامعه‌ی که به عدالت اهتمام می‌ورزد، و جامعه‌ای  که در آن عدالت استقراریافته است جامعه رشد یافته، و در مسیر کمال و سعادت و نشاط و شادابی و زنده است. جامعه ستم آلوده، افسرده، پژمرده و مرده است و هیچ خیروبرکتی از آن برنمی‌خیزد.  این عدالت و کرامت است که به کالبد جامعه، حیات و پویایی و بالندگی می‌دهد و مفهوم زندگی را در پناه خود شیرین می‌نماید.

عدالت و کرامت پایه اساسی هستی انسانی است

عدالت و کرامت پایه‌های اساسی هستی است، عدالت و کرامت، عامل شکوفایی و به فعلیت رسیدن همه استعدادهای سازنده بشری در حیات فردی و جمعی است. عدالت و کرامت جوهر اصلی نظم حاکم برجهان است. بشریت بعد از نعمت وجود و قدم گذاشتن به عالم هستی، به هیچ‌چیزی مانند عدالت و کرامت نیاز ندارد. در تمام طول تاریخ، هرکجا که شکوفایی و پیشرفتی مفید مشاهده کردید در آنجا دست عدالت و کرامت انسانی را خواهید دید که رسالت عظمای خود را انجام داده است و بالعکس هر جا که نکبت،پژمردگی، بدبختی، برگشت به عقب و سقوط دامن‌گیر جامعه بشری شده ناشی از بی‌عدالتی و ظلم و جور بوده است.

ازآنجاکه عدالت باعث از بین رفتن ریشه بسیاری از مفاسد اجتماعی و اخلاقی و اقتصادی می‌شود جامعه‌ای که در آن شکاف طبقاتی انواع ظلم و تبعیض باشد، و حقوق مردم پایمال شود، احساس ناامنی و بدبینی احساس کینه و حسادت و عداوت و انتقام و خشونت رواج خواهد یافت و مشکلات زیادی گریبان چنین جامعه‌ای را خواهد گرفت و از ثبات و رشد و ترقی خبری نخواهد بود و جامعه‌ای نامتعادل و زوال‌پذیر خواهد بود.

ولی برعکس اگر در جامعه‌ای حقوق مردم محفوظ و محترم و تبعیض و محرومیت وجود نداشته باشد، جامعه متعادل خواهد بود، و زمینه عقاید پاک، اخلاق پاک و صفات متعالی انسانی، و زمینه تربیت صحیح و رشد در آن وجود خواهد شد. انسانیت همواره تشنه و طالب عدالت و کرامت است و آنچه بر بشر در طول تاریخ گذشته است، مملو از انواع ظلم‌ها و نابرابری‌ها و بی‌عدالتی‌ها بوده است. و عدالت گوهر نایابی است که همه جوامع و هم انسان‌ها در طلب آن با تمام وجود برای به دست آوردن و تحقق آن کوشیده‌اند و از فقدان آن‌که موجب خسارت‌های مادی و معنوی و فقر و تبعیض و افراط‌وتفریط‌های بی‌شماری گشته که امروز دامن جوامع اسلامی مخصوصا جامعه افغانستان را گرفته و از آن رنج‌ برده و می‌برند. در جهان امروز نیز شاهد ناامنی‌ها و خشونت‌ها و ظلم‌ها و بی‌عدالتی‌ها و فقر و تبعیض و بحران‌های فکری و معنوی بشری هستیم و هنوز جوامع از اعتدال فکری و اقتصادی و اخلاقی فاصله‌دارند.

اگر در یک جامعه عدالت و کرامت موجود نباشد و تمام پایه‌های زندگی بشری متزلزل باشد و انسان به حقوق انسانی که برایشان اعطا گردیده است دسترسی نداشته باشد، پس معلوم است که زندگی به همان روال که باید می‌بود نیست و انسان در این‌چنین محیطی آرامش نخواهد داشت. پس عدالت و کرامت انسانى به‌عنوان «ارزش برتر»براى همه‌ی ما  توصیف‌شده است. این دو عنصر امکان مشارکت وسیع‌تر همه ارزش‌ها و ترجیح متقاعدسازی را به‌جای اجبار فراهم می‌سازد. در این زمینه، سازگاری عمومى حاصل است که انسان از موهبت ارزش و کرامت ذاتى برخوردار است.

حفظ عدالت و کرامت انسانی ما حفظ و کرامت دیگران است

پس برای همه ما انسان‌ها لازم است که برای دریافت مال، جاه و جلال و زندگی بهتر، زندگی دیگر انسان‌ها را به مخاطره نیندازیم و ثبات جامعه انسانی را از بین نبرده برای حفظ شخصیت و کرامت خود، شخصیت و کرامت دیگران را لطمه نزنیم. ما می‌توانیم چیزی را که برای خودمان می‌پسندیم برای دیگران هم بپسندیم، حق دیگران را تلف ننموده در فضای عدالت و  برادری زندگی نماییم؛ به‌منظور نگه‌داشتن و حفظ عدالت و کرامت خویش عزت دیگران را نیز نگهداریم.

 باید بپذیریم آنچه در افغانستان شاهد آن هستیم  عدم عدالت و کرامت انسانی تمام ارزش‌های زندگی را از بین برده و به هیچ قانون و مقررات الهی و حقوق بشری توجه صورت نمی‌گیرد.  پس برای تمام و تک‌تک افراد و سیاست‌مداران جامعه‌ی ما لازم است که برای بهبود وضعیت مردم و جامعه ما، گام‌های لازم را بردارند و این را درک نمایند که در نبود عدالت هیچ گروهی انسانی سود نخواهند برد. فقدان عدالت و عدم رعایت کرامت در تاریخ کشور سبب ویرانی مملکت و تباهی بیشتر مردم ما بوده و هست. راه‌حل‌ بیرون آمدن از این شرایط دشوار سیاسی و بحران ممتد اجتماعی بازگشت به این سنت الهی و ارزش انسانی است. بیایید همه با هم عدالت اجتماعی و کرامت انسانی را سرلوحه زندگی فردی و جمعی خود بسازیم.

امتیاز:
(0) (0)
اشتراک گذاری:
مطالب مرتبط
دیدگاه شما