-
شنبه ۱ ثور ۱۳۹۷ - ۱۱:۳۱طرح نو«اگر گوینده شبهه غرض بدی هم داشته باشد، باز شبهه مقدس است چراکه سبب پیشرفت علمی میشود؛ بنابراین باید سخنان عالمان غربی را شنید و برای آن پاسخی منطقی ارایه کرد. شما سفیران حوزههای علمیه هستید هنر و رشد شما در این است که شبهات شخصیتهایی همچون هگل را فهمیده و آن را عالمانه نقد کنید؛ اگر نتوانستید به آن پاسخ دهید، آن را شنیده و با عالمان حوزوی در میان بگذارید تا پاسخ مناسب دریافت کرده و آن را منتقل کنید تا سفیر شوید. باید با این روشها دانشمندان غربی را شیفته اسلام کنیم و اگر شخصی در مقابل چند شبهه رنجور و ناراحت شود، نمیتواند سفیر مناسبی برای حوزه باشد».
-
پنج شنبه ۱۴ جدی ۱۳۹۶ - ۱۰:۳۷عباس پویا«در ناکجاآباد افغانستان، نهتنها از مسوولیتپذیری و پاسخگویی و صداقت و شفافیت خبری نیست که در اغلب موارد، فساد و مسوولیتگریزی و خیانت به حد و اندازهی غیرقابلتحمل و مشمیز کننده رسیده است. وجود صدها مکاتب خیالی و حقوقبگیران فرضی و آموزگاران بیسواد و فاسد در ردههای آموزشی اولیه و ثانوی، سرنوشت غمبار و تاسفبار و حتی مرگبار برای بهترین نسل و فعالترین جمعیت کشور (جوانان اعم از دختر و پسر) را به بار آورده است. نمونههای زهرا خاوری" و دهها جوان دیگر که قربانی فساد و تبعیض و ناکارآمدی و خیانت مسوولین و متصدیان امر شدهاند، تنها موارد از هزاران مورد نفرتانگیز و خیانتآمیز، میباشند.»
-
چهارشنبه ۶ جدی ۱۳۹۶ - ۱۲:۱۶محمد عرفانی«یکی دیگر از مسایلی که نسل دوم مهاجر ما با آن روبرو هستند، امروزه کم شدن تمایلشان به تحصیلات دانشگاهی است. این مساله به این دلیل ایجاد میشود که در اینجا امنیت اقتصادی و مهمتر از آن احترام اجتماعی، چندان درگرو داشتن تحصیلات دانشگاهی، و بهخصوص عناوینی مهندس و دکتر نیست. در جوامع مدرن نه به کسی به خاطر داشتن عنوان و مشاغل بالا، موردتوجه و عنایت بیشازحد مردم قرا میگیرد. و نه کسی به خاطر داشتن مشاغل سادهتر از هر نوع آن مورد بیمهری و تحقیر واقع میشود. به عبارت سادهتر همه افراد در پناه قانون بوده و از یک امنیت نسبی اقتصادی و احترام و شان اجتماعی تقریبا برابر برخوردارند.»
-
پنج شنبه ۲۰ میزان ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۶استاد علیزاده مالستانی«برخلاف آنچه تصور میشود كه هركه به استرالیا و یا كشور خارج دیگری رفت، تحت تاثیر فرهنگ غالب قرار میگیرد و از فرهنگ و عقاید و رسومات آبایی خود فاصله میگیرد، ولی واقعیت امر اینچنین نیست؛ زیرا مردم ما در كشور استرالیا كه یك جمعیت چشمگیر است، همانند هموطنان خود نماز میخوانند، روزه میگیرند، حج میروند، وجوهات میپردازند. مراسم عاشورا و اربعین و شبهای قدر را برگزار میكنند. همچنین رسوم مذهبی و ملی خود را برگزار مینمایند؛ از قبیل عید فطر و عید قربان و عید غدیر و عید نوروز، عید مرده، نذر بیبی، چهارشنبهسوری و غیره. به زبان دریای هزارگی با همدیگر سخن میگویند.»
-
یکشنبه ۲ میزان ۱۳۹۶ - ۱۱:۵۳خاطره رنجیده«احساس میشود که در این محیط سخت و بسیار مغشوش و گنگ و مملو از آلودگی و مسمومیت، تنها چیزی که زمینه حاکمیت و میدان تاختوتاز دارد سکوت رازآلود و مبهمی است که در ضمیر جان و عمق وجدان رخنه کرده و لانه گزیده است. در اینچنین حال و هوایی، سخن جوانه نزده و کلام گل نمیکند و مخاطبی به سلام کلام لبخند نزده و علیک نمیگویند. فضای سیاسی آنقدر زهرآگین و مسموم و فاسد و تباه شده است که تمام پنجرههای رو به آسمان آبی اصلاح را مسدود و طلوع روزنه صبح روشن و درخشش تبسم بیرنگ سحر را محال کرده است. »
-
چهارشنبه ۲۹ سنبله ۱۳۹۶ - ۱۲:۵۵سخی ناصری شیدانی«روز نخست عید؛ صبح وقت مردان و زنان کالاهای نو و اتوکشیدهشان را، که برای روز عید تهیهکردهاند، به تن میکنند. هر خانوادهی روستایی؛ در خانههایشان «دسترخوان عیدی» پهن میکنند. بر سر دسترخوان؛ انواعی از میوهجات خشک، از قبیل کشمش سبز، بادام، سمیان و... یافت میشود. مردان روستا، صبح وقت به خانههای یکدیگر، بهرسم عید مبارکی رفته، و از میوهجات چیده شده بر سر دسترخوان عیدی، تناول میکنند. بعد همه مردان روستا جمع شده، بر سر قبرستانها میروند.»
-
یکشنبه ۵ سنبله ۱۳۹۶ - ۱۵:۱۹حسین هابیل«به قول ابن خلدون همچنانی که شهر بعد از نظام یافتن اجتماع مثلا دولت پدید آمده و بهواسطه دولت و شاهی ساخته و متکامل میشود کار توسعه شهر و ساخت آن عهدهداری مسوولیت بخصوصی نیست نمیتوان از عهده آن برآمد پس نیرو و توان کامل اجتماعی شاه میتواند متمم روند رشد شهر باشد که هست. آنچه را درگذشته ابن خلدون به شاه اشاره میکند امروز این وظیفه عینا به دولتهای رفاه که حامل نقش ارایه خدمات برای مردم است تعمیم مییابد ولی ما خواستیم این موضوع را در قلمرو شاهان تاریخ خود پی گیریم و بینیم که چیزی از آب درمیآید.»
-
سه شنبه ۲۴ اسد ۱۳۹۶ - ۱۲:۱۵امینی رها«آه! دردی ازین درناكتر و رنجی ازین غمناكتر وجود دارد كه انسان آن قدر سنگین و آن چنان بارها و بارها بمیرد كه حتی مرگ خویش را هم نتواند اثبات نماید و این؛ یعنی نیستییی مطلق. برخی افراد یا گروهها در تاریخ اگر خودش را در زمان حیاتش به اثبات نرساندهاند لا اقل با مرگشان به اثبات خویش پرداخته و چه بسا به جاویدانگی هم رسیدهاند و من در زمان حیات، كه هیچ، حتا حادثه مردن خویش را هم نتوانستم زنده نگهداشته و اثبات نمایم.»
-
یکشنبه ۲۵ سرطان ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۹سخی ناصری شیدانی«با تاسف بلخی تا هنوز در جامعهی ما بهدرستی معرفی نشده است. بار اول توسط «سازمان نصر افغانستان» مردم نامهای چون کاتب، خالق هزاره، ابراهیمخان گاو سوار، سید اسماعیل بلخی و... را بعد از سالها شنیدند. هرچند، تا جایی کارهای فرهنگی در مورد بلخی صورت گرفته است. در نشریات سازمان نصر از وی بهعنوان یک چهره مبارز یادشده است، و دهها مقاله و شعر دربارهی بلخی نوشتهشده است. از این میان، «ستاره شب دیجور» کتابی است، که سید اسحاق شجاعی در مورد بلخی نوشته است. این کتاب جامعترین کاری است؛ که تا هنوز در مورد بلخی به انجام رسیده است.»