فاجعه انسانی غزه، واقعیت عریان سیاست غربی

انتظار می‌رفت بعد از سقوط اتحاد جماهیر شوروی و از بین رفتن جنگ سرد دنیا و مناسبات کشورها رنگ و بوی خوش‌تر و نظم و روابط بین‌المللی انسانی‌تر و اخلاقی‌تر به خود بگیرد و دنیا از حالت تخاصم و تضاد به همگرایی و برابری و برادری رو آورد اما متاسفانه چنین نشد و رقابت‌ها و تضادهای دوران جنگ سرد همچنان باقی و پیمان ورشو از هم پاشید اما ناتو نه‌تنها منحل نشد که هرروز بر گسترش اعضا و فربه‌تر کردن آن همت گماشته شد و آمریکا سردسته ناتو که مدعی نظم نوین جهانی بود نتوانست آن نظم موردنظر را محقق کند و به‌مرورزمان به دلیل یکه‌تازی و رفتارهای ظالمانه ناتو به رهبری آمریکا، نسبت به کشورهای که همسو باسیاست‌های آن‌ها‌ نبودند، قطب‌بندی جدیدی در مناسبات بین‌المللی شکل گرفت و جهان یک‌قطبی تبدیل به جهان چندقطبی گردید و جنگ سرد این بار میان دو قطب نه، بل در میان چند قطب آغاز گردیده است که برآیند آن احیای مجدد طالبان و مسلط ساختن آن بر افغانستان و جنگ اکراین و اینک جنگ غزه و اسراییل و حمایت‌های بی‌چون چرای آمریکا و هم‌پیمانان آن از اسراییل است.

سیاست‌های آمریکا برای کنترل چین و پیشروی ناتو به مرزهای روسیه و دخالت و دست‌اندازی‌ در امور کشورهای مستقل و… باعث شکل‌گیری قطب‌بندی‌های جدید در عرصه بین‌المللی گردیده است. این قطب‌بندی جدید روسیه را در اکراین ایران و گروه‌های مقاومت را در فلسطین درگیر کرده و احتمالا در آینده‌ی نزدیک چین را در تایوان درگیر خواهد کرد. دنیای غرب به رهبری آمریکا اگر خواهان صلح و آرامش جهانی می‌بود باید پیمان ناتو را (که با فروپاشیدن پیمان ورشو دیگر فلسفه‌ی وجودی‌اش از بین رفته بود) منحل می‌کرد و درصدد سلطه و دیکته خواست‌های نامشروع خود بر کشورها نمی‌شدند و با همه کشورها رفتار مناسب و درخورشان می‌داشتند تا زمینه قطب‌بندی‌های جدید از میان می‌رفت و قطب‌بندی جدیدی شکل نمی‌گرفت و جهان خشونت‌های وحشیانه را کمتر تجربه می‌کرد. خشونت‌های که امروز در جهان جاری است عامل اصلی‌اش آمریکا و هم‌پیمانان و پیروانش است. تمام گروه‌های افراطی، از داعش تا طالبان و لشکر جنگوی و… همه را  آمریکا و یا غلامان حلقه‌به‌گوش آن ایجاد کرده‌اند.

اگر نیک بنگریم مسوولیت تمامی خشونت‌های جاری در دنیای امروز بر عهده آمریکا و چند کشور دنباله‌رو ‌اروپایی همانند انگلیس، فرانسه و آلمان است. این کشورها شعار دموکراسی و حقوق بشر می‌دهند اما از جنایت‌های اسراییل در غزه چنین بی‌شرمانه حمایت کرده و مردم بی‌گناه فلسطین را  این‌گونه سلاخی و نسل‌کشی می‌کنند و تمام قوانین حقوق بشری و جنگی را زیر پا گذاشته و چشم بر جنایت‌های رژیم اسراییل می‌بندند و کمک‌های سیاسی، تسلیحاتی و نظامی می‌کنند. دو هفته است که غزه زیر بمباران بی‌وقفه و کور اسراییل قرار دارد و فاجعه‌های انسانی را خلق کرده از کودکان، زنان و مردم عادی قربانی گرفته و تمام نیازمندی‌های حیات را بر آن‌ها مسدود کرده و با شکم‌های گرسنه و لبان تشنه خانه‌هایشان را بر سرشان آوار کرده و می‌کشند.

 تصاویری که این روزها از غزه بیرون داده می‌شود دل هر انسان را آتش می‌زند و جگر هر باوجدانی را می‌سوزاند، اما گویا سران کشورهای غربی وجدان ندارند که این‌همه قساوت و شقاوت در غزه را نمی‌توانند دریابند و درک ‌کنند.! برخورد این‌چنینی نسبت به فاجعه‌های بشری و قتل‌عام انسانی هیچ امیدی برای صلح و آرامش در روند تحولات بشری و  آینده‌ی برای تداوم حیات انسانی باقی می‌گذارد؟. حکام کشورهای عربی همگی دست‌نشانده‌های غرب‌ و غرق در فساد و زراندوزی و عیاشی‌ هستند. بی‌خاصیتی و فساد حکام عرب و بی‌تفاوتی خیلی از کشورهای اسلامی باعث شده که اسراییل چنین بی‌باکانه اقدام به قتل‌عام و نسل‌کشی مردم فلسطین کند.

هرچند کشتار بی‌رحمانه کودکان، زنان و مردم عادی فلسطین (علی‌رغم جهت‌گیری غول رسانه‌های غربی و وارونه نشان دادن واقعیت‌های تلخ) واکنش‌های وسیعی مردمی را در سراسر دنیا به وجود آورده و وجدان‌های بیدار در سراسر دنیا را به صحنه کشانده و علیه رفتار وحشیانه‌ و جنایت‌کارانه‌ی اسراییل  به پا خاسته و تظاهرات گسترده‌ی را شکل داده و مخالفت خود را با تداوم جنگ و بمباران مردم بی‌گناه غزه نشان داده‌اند؛ اما علی‌رغم این واکنش‌های جهانی، اسراییل با پشت‌گرمی آمریکا و کشورهای اروپایی به جنایت خود ادامه می‌دهد. اسراییل غره از توانایی نظامی خود است و آن‌قدر مغرور است که تعقل و درایت را از آن‌ گرفته و راه‌حل را فقط در چنگ و دندان نشان دادن و حمله کردن و دریدن جست‌وجو می‌کند و بس. امیدوارم که مقاومت‌گران همان‌طوری که در توفان الاقصی ضربه‌ی کاری بر پیکر اسراییل وارد کردند در دفاع از غزه هم درسی دیگری به رژیم صهیونیستی بدهند تا از غرور دیرینه‌ی خود بیرون شده و کم‌کم سر عقل آید و واقعیت وجود فلسطین را به رسمیت بشناسد. انشان الله