کد مطلب : 2624
جمعه ۲۴ ثور ۱۴۰۰ - ۱۳:۵۴
192484
فاقددیدگاه
اسدالله جعفری «پژمان»

مکتب جایی است که شما را می‌کشند! (گزارشی از شبکه الجزیره)

عکس فاجعه کابل
«باشندگانی محل می‌گویند موتر خودروی مشکوکی که احتمالا برای انفجار آخر استفاده‌شده، ساعت‌ها در خارج از مکتب پارک شده بود. حتی مردم باخشم و عصبانیت می‌گویند باوجود که دو تا حوزه پلیس در فاصله چند کیلومتری مکتب موقعیت دارد. فرمانده ناصر نادری از حوزه سیزدهمِ پلیس از اقداماتی پلیس دفاع می‌کند گفت «این حوزه هر کاری که می‌توانست انجام داده است». وقتی پلیس، نیروهای امنیتی و آمبولانس رسیدند، مورد خشم مردم قرار گرفتند.»

اندوه و خشم بعد از انفجاری مرگبار مکتب در افغانستان

باشندگان دشت‌برچی، منطقه‌ی شیعه‌نشین، از دولت به خاطر حمله‌ی که باعث کشته شدن ۸۵ تن شد که اکثرا دانش‌آموزان بودند انتقاد دارند. اهالی که در روز یکشنبه با الجزیره صحبت می‌کردند گفت که دولت اقدامات لازم را برای تامین امنیت دشت برچی انجام نداده است.

نویسنده: علی‌محمد لطیفی

مترجم: اسدالله جعفری پژمان

منبع: شبکه الجزیره

۹ مِی ۲۰۲۱

کابل،افغانستان- با نزدیک شدن غروب، لطیفه مصروف آماده کردن غذایی افطاری برای خانواده‌اش بود که صدای انفجار شدیدی را در آسمان شنید. این صدا دو دختر نه‌ساله و شش‌ساله‌اش را شوکه کرد که تازه از مکتب برگشته بودند. این مادر ۲۸ ساله تلاش کرد تا دخترانش را آرام کند درحالی‌که به‌سرعت به پشت پنجره دوید تا ببیند چه اتفاقی افتاده است. او به این دلیل ترسید که دشت‌برچی، منطقه‌ی شیعه‌نشین کابل که او زندگی می‌کند، در سال‌های اخیر بارها و بارها هدف حملات داعش قرارگرفته است.

وقتی لطیفه به پشت پنجره رسید، صدای انفجار مهیب دیگری را نیز شنید که انگار نزدیک‌تر از اولی بود. و سپس شدیدترین انفجار و بلندترین سروصداها را شنید. نزدیک بودن هر سه انفجار او را به وحشت انداخت. خانه ساده و گِلی او تنها چند صد متر از مکتب سیدالشهدا فاصله داشت، مکتب دخترانه‌ی که کلاس‌هایش تازه رخصت شده بودند. او که از پنجره بیرون را نگاه می‌کرد، مردم را دید که به‌سرعت به سمت مکتب می‌دوند تا به جان‌باختگان و مجروحان کمک کنند و دود همه‌جا را فراگرفته بود. لطیفه می‌گوید «مثل روز قیامت شده بود». تاکنون تعداد تلفات این انفجار به ۵۸ تن رسیده است که اکثرا دختران مکتبی‌اند، و بیش از صد نفر دیگر زخمی شده‌اند.

او می‌گوید «قلبم گرفت و تکان خورد. سوال کردم که آخر این دختران نوجوان چه آزاری برای کسی رساندند». درحالی‌که در فاصله چندم‌تری کپه‌ی از کتاب، دفترچه،کفش و کوله‌پشتی شاگردان مکتبی را که مردم جمع کرده بودند و به دور آن در بدترین حالت غمگین نشسته بودند، و همه‌ی این‌ها نشان می‌دهد که بمب‌گذاری روز شنبه عملا چه چیزی را هدف قرار داده است:آن‌هم هسته‌ی تحصیلات و تعلیم و تربیه را هدف قرار داده است.

صبح روز بعد یعنی در روز یکشنبه، غم و اندوه به خشم تبدیل شد

بیش از دوازده ساعت بعد از حمله، ساعت چهار و نیم بعدازظهر شنبه، هیچ گروهی، ازجمله طالبان، مسوولیت آن را بر عهده نگرفته است. این دومین حمله بر دانش‌آموزان افغان در هفته‌های اخیر است. حمله قبلی نیز مربوط به خودروی بمب‌گذاری‌شده در ۳۰ آپریل نزدیک به یک مهمانخانه بر دانش‌آموزان در ولایت شرقی لوگر به وقوع پیوست که هیچ‌کسی مسوولیت آن حمله را هم بر عهده نگرفت.

دولت به دلیل عدم تامین امنیت موردانتقاد قرار دارد

باشندگانی برچی روز یکشنبه به الجزیره گفتند که دولت تلاش کافی برای تامین امنیت دشت‌برچی انجام نداده است، علیرغم اینکه می‌دانست این منطقه بارها توسط نیروهای وابسته به دولت اسلامی یا داعش موردحمله قرارگرفته است. محمد احسان حیدری، که در یک کارگاه در نزدیکی یکی از انفجارها کار می‌کند، می‌گوید از واکنش کُند پلیس، نیروهای امنیتی و اطلاعاتی وحشت‌زده شده است. او می‌گوید «من ساعت چهار و ۳۳ دقیقه بعدازظهر به پلیس زنگ زدم، آن‌ها به من گفتند از اتفاقی که افتاده است مطلع هستند وسایط امداد‌رسانی و رنجرِ فوری خواهند فرستاد». حیدری و سایر باشندگانی منطقه می‌گویند که حداقل یک ساعت طول کشید که تا افسران و مسوولین به صحنه رسیدند.

اما او منتظر پلیس نماند، سریع خودش را به صحنه انفجار اولی رساند به این فکر بود که احتمالا کدام مینِ کنار جاده­‌ی انفجار کرده است، و فورا یکی از دختران مصدوم را بیرون آورد و در نزدیک‌ترین شفاخانه منتقل کرد. او می‌گوید که پنج‌تا جسد را دیدم سه دختر، یک پیرمرد و یک پسر نوجوان. این جوان ۲۶ ساله به الجزیره می‌گوید «دخترک بی‌هوش افتاده بود و احتمالا بیشتر از چهارده سال سن هم نداشت. او را بغل کردم و به داخل اتومبیلم گذاشتم».

اما باوجود وسعت انفجار هولناک در دو طرف مکتب و یکی در یک مسیر خاکی منتهی به آن و هجوم جمعیت برای کمک به قربانیان باعث شده بود که جاده اصلی منتهی به آن شلوغ شده و کمک‌رسانی به‌سختی انجام شود. حیدری می‌گوید «جمعیت در حال افزایش بود، هر کس می‌خواست قربانیان و مجروحین را خارج کرده به خانه‌هایشان و یا به شفاخانه‌ها برساند». بااین‌حال او و دیگر باشندگان می‌گویند که پلیس و آمبولانس خیلی دیر رسیدند.

باشندگانی محل می‌گویند موتر خودروی مشکوکی که احتمالا برای انفجار آخر استفاده‌شده، ساعت‌ها در خارج از مکتب پارک شده بود. حتی مردم باخشم و عصبانیت می‌گویند باوجود که دو تا حوزه پلیس در فاصله چند کیلومتری مکتب موقعیت دارد. فرمانده ناصر نادری از حوزه سیزدهمِ پلیس از اقداماتی پلیس دفاع می‌کند گفت «این حوزه هر کاری که می‌توانست انجام داده است». وقتی  پلیس، نیروهای امنیتی و آمبولانس رسیدند، مورد خشم مردم قرار گرفتند. یک جوان حدوداً ۲۰ ساله که نخواست نامش فاش شود، گفت که سعی کردم جلوی مردم را بگیرم که شیشه‌های آمبولانس را نشکنند، و به آن‌ها گفتم که به‌جای آن باید به پلیس، نیروهای امنیتی و مسوولین اعتراض کنند.

هدف قرار دادن هزاره‌ها

برخی از مردم می‌گویند که این حملات برای هدف قرار دادن هزاره‌ها صورت می‌گیرد، گروهی که از قدیم مورد چنین حملاتی در افغانستان قرارگرفته است، و حتی این انتقاد وارد است که رییس‌جمهور اشرف غنی خودش سال‌هاست جامعه‌ی هزاره را مورد هدف قرار می‌دهد. یک زن با چشمانی اشک‌بار می‌گوید «چرا بچه‌های غنی اینجا نیستند، آن‌ها حتی اینجا زندگی نمی‌کنند».  اشاره او به انتقادات عمومی در این مورد است که فرزندان خیلی از مقامات و مسوولین  افغانستان در داخل کشور زندگی نمی‌کنند.

لطیفه، مادر دو دختر نوجوان گفت:«هرکسی که پشت این حملات دست دارند، انگیزه آن‌ها جلوگیری کودکان از مکاتب است». «دختران من تمامی دیشب را بیدار بودند و گریه می‌کردند و می‌گفتند که لطفا ما را به مکتب نفرست، مکتب جایی است که ما را می‌کشند مکتب جایی است که شما می‌میرید». میرویس، یک برق‌کار آزاد است که به شفاخانه ایمرجنسی در مرکز تجارتی کابل آمده تا خون اهدا کند. او که ۳۶ ساله است، یکی از حداقل صدنفری است که روز بعد از حادثه در پی اعلام نیاز به پلاسما در یک گروه فیس‌بوکی، به این مرکز مراجعه کرده‌اند.

وی می‌گوید «دشمنان وحدت ملی در افغانستان» مقصر این حمله هستند، اما معتقد است که دولت هم نمی‌تواند دست‌کم مقصر را مقصر بداند و این دولت توانایی‌اش را هم ندارد. میرویس با عدم قاطعیت در مورد گفتگوهای صلح و خروجی نیروهای خارجی در ماه سپتامبر، می‌گوید «رهبران مصروف کاروبار خودشان هستند و توجهی به مردم افغانستان نمی‌کنند، و فقط به فکر حفظ جایگاه خودشان هستند». او به الجزیره گفت «مردم منطقه دشت‌برچی جزو فقیرترین مردمانی هستند که زندگی ساده‌ی دارند و در خانه‌های ساده زندگی می‌کنند، و بااین‌وجود هرروز سیلی هم می‌خورند چون هیچ‌کس به آن‌ها توجهی نمی‌کند».

او همچنین به انتقاد سراسری به نخبگان سیاسی کنونی اشاره کرد، که خانواده خیلی‌هایشان در خارج از کشور زندگی می‌کنند. «هیچ‌چیزی برای آن‌ها مهم نیست وقتی فرزندانشان اینجا نیستند و زمانی که اوضاع در اینجا خراب شد، خودشان نیز با پاسپورت‌های خارجی که دارند فقط فرار می‌کنند». بسیاری از مردم، ازجمله کسانی که  با صدای بلند علیه دولت و نیروهای امنیتی شعار می‌دادند، نخواستند که نامش در رسانه‌‌ها فاش شود، چون می‌دانستند جامعه‌ای‌شان همواره تحت تهدید بخصوص از طرف نیروهای وابسته به داعش است، کسانی که بزرگداشت روز عاشورا و نهادهای آموزشی، بخصوص آن‌هایی که مربوط به قومیت هزاره در کابل می‎شود را مورد تهدید و حمله قرار می‎دهند. بمب‌گذاری روز  شنبه درست چند روز بعد از اولین سالگرد حمله در بخش زایمان در دشت‌برچی انجام شد که دست‌کم ۲۴ کشته برجا گذاشته بود که شامل تازه مادران نیز بود.

بسیاری از مردان جوانی که در محل حادثه جمع شده بودند اعلام کردند که اگر دولت نمی‌تواند از آن‌ها محافظت کند «ما خودمان از خودمان محافظت می‌کنیم». اما با هشدارهایی مبنی بر احتمال جنگ داخلی بعد از خروج برنامه‌ریزی‌شده نیروهای خارجی به رهبری آمریکا در ۱۱ سپتامبر باعث شده است که مقامات افغانستان از پیامدهای آن ترسیده و به دلیل وجود شبه‌نظامیان قومیتی در کشور، شاهد تکرار جنگ داخلی دهه ۱۹۹۰ باشند.

لطیفه می‌گوید که کودکان و جوانان قربانی می‌شوند مگر اینکه برای امنیت دشت‌برچی تدابیر جدی و لازم را روی دست بگیرند. وی گفت «دیروز، این واقعا مرکز تعلیم و تربیه بود که در افغانستان هدف قرار گرفت و درگذشت».

امتیاز:
(2) (1)
اشتراک گذاری:
مطالب مرتبط
دیدگاه شما