تیکهداران قومی و ویرانی سیاسی

از زمانی که تیکهداران قومی حاکم بر سرنوشت اقوام گردیدند بحران اجتماعی- سیاسی و اخلاقی در جامعه ما پدیدار گشت. مشکل این تیکهداران این بود که هیچ فهم و برداشتی امروزی از سیاست و حکومت نداشتند و همهشان با همان ذهنیت اربابرعیتی به دنبال سیاست ملی میگشتند. بیبرنامگی و شیوع فساد سیاسی، اقتصادی، اخلاقی و… نتیجه ملموس و عینی حاکمیت تیکهداران قومی بر سرنوشت جمعی و مشارکت آنها در حاکمیت سیاسی بود. نداشتن فرهنگ سیاسی و فاسدشدن اخلاق فردی و اجتماعی زمینهساز شیوع فساد گسترده در نظام سیاسی و اقشار مختلف اجتماعی بود. این وضعیت باعث گردید بعد از بیست سال حضور جامعه جهانی و سرازیر شدن صدها میلیارد دلار عدهای از فرط سیری بترکند و تودهای مردم به این وضعیتی که هم اکنون نان شب خود را ندارند گرفتار آیند.
یکی از اشتباهات جامعه جهانی این بود که این تیکه داران قومی و جنگسالاران داخلی را بهجای محاکمه و یا حداقل کنار گذاشتن از قدرت، قدرت و حاکمیت را به اینها سپردند و اینها بدون دانش مدیریت دولتی و فهم مسایل سیاسی و درک ضرورت کارهای زیربنایی به حیفومیل و خورد و برد مشغول گشتند و فکر میکردند که تا ابد چنین سفرهای برایشان پهن است. اینها تمام هم غمش حفظ کردن حضور خود در دور این سفره و تثبیت و میراثی کردن آن برای نسلهای بعد از خود بودند.
تیکهداران اقوام تاجیک، هزاره و ازبیک آنقدر کله خام بودند که شعورشان قد نمیداد که فردای خود را حدس بزنند و درک از اوضاعواحوالی که در پیرامونشان جاری و ساری بود داشته باشند. همه مست و بیخیال مشغول عیش و نوش و کشوفش و پر کردن حضرت جیب بودند که عذاب الهی نازل شد و طالبان ظالم و جنایتپیشه را بر اینها و مردمی که برای اینها بهبه و چهچه میکردند مسلط ساخت و اینها مجبور به فرار و پناه بردن به کشورهای دیگر شدند. اینها آنقدر نالایق و نادان بودند که در مدت بیست سال نتوانستند یک نظام عادلانهتر و دموکراتیک را بسازند و پایههایش را محکم و استوار کنند که با یک تندبادی آسیب نبیند و ویران نگردد.
حال که اینها از گردنه بازیگری خارجشده و در اجلاسهای که از طرف کشورهای دور و نزدیک دایر میگردد طالبان و برخی چهرههای فعال مدنی دعوت میگردند اما اینها را دفن شده در رویدادهای تاریخی و گوری که خودشان برای خود کندهاند دفن شده گرفتهاند، تعجب اینجاست که تا هنوز یک عده مردم کودن و یا فاسد از اینها حمایت میکنند و چشم امید به طرح و برنامه برای بیرون رفت از این وضعیت و شکست طالبان را از اینها انتظار میکشند!!
تیکهداران قومی نه در سطح ملی یک نظام سیاسی محکم و استوار را مهندسی و حمایت و سر پا نگه داشتند و نه در سطح قومی کدام برنامه و طرحی داشته و دارند. میراث اینها برای جوامع هزاره، تاجیک و ازبیک ویرانی مطلق سیاسی است. تاجیکها حداقل احمد مسعود را دارند که بهعنوان اپوزیسیون طالبان موردتوجه جامعه جهانی است و طالبان هم مجبور به نشست و مذاکره با وی شدهاند؛ اما در این میان جامعه هزاره از ویرانی مطلق سیاسی و پراکندگی و سردرگمی گستردهای اجتماعی رنج میبرد.
اینها نه تنها در سطح ملی برای ایجاد حس مشترک ملی و پایهریزی ساختار نظام سیاسی متناسب با شرایط اجتماعی و تاریخی گامی برنداشتند و اصلا فهم و درک چنین مطلبی را نداشتند که در سطح درون قومی نیز بهجای اینکه چشماندازی برای فردا تعریف کرده و در راستای تحقق آن چشمانداز کادر سازی کرده و نیروی انسانی لازم را تربیت کنند هرچه در توان داشتند نسل نو و تحصیلکرده را سرکوب و مانع رشد آنها شدند و تمام نیرو و توان خود را به خرج دادند تا نسل نو غیر از فرزندان آنها جایگزین نگردند. وضعیت ویرانی امروز ما و سردرگمی و حذف شدن از صحنه بازیگری نتیجه خیانت و نادانی و … این تیکهداران قومی است.
متن که در باره تیکه داران قومی نوشتید فوق العاده و بینظیر است.
من خودم عقیده دارم حالا که اینطور شده است باید جوانان و نسل نو را رشد بدهیم از بین جوانان رهبران آینده را پیدا کنیم.