علی(ع) شهید عدالت، در محراب عبادت

«یادآوری: این مقاله به مناسبت شهادت امام علی (ع) در لیالی قدر نوشته و به سایت فرستاده شده بود. به خاطر قطع انترنت مدیریت سایت، از نشر در زمان خودش بازمانده است. اینک با پوزش از خوانندگان محترم خدمتشان تقدیم میگردد. (اداره سایت)»
در تقویم دینی، بر ماه مبارک رمضان، بیش از ماههای دیگر اهتمام دادهشده است. ماه رمضان تنها ماهی است که در قرآن کریم، نامبرده شده و به ماه نزول قرآن و وقوع شب قدر در آن تصریح گردیده است و در روایات و احادیث معصومین (ع) نیز بر عظمت و اهمیت آن تاکید و ماههای مبارک رجب و شعبان بهعنوان مقدمه و ورودی این ماه ارجمند که به شهر الله معروف است، قلمداد شده است. این ماه باعظمت که بزرگترین آزمون تقویمداری و خط مقدم جهاد با نفس (روزهداری) و نزول کاملترین کتاب آسمانی (قرآن کریم) در آن، با خصوصیت دیگری (شب قدر) که سبب برتری آن از هزار ماه، نیز همراه شده و شهادت مولای موحدان و پیشوای متقیان (علی«ع») بیشازپیش بر مجد و عظمت آن افزوده است. همزمانی این مناسبتهای مهم، حکایت از همراهی ابدی و همیشگی دو امانت (قرآن و عترت) گرانسنگ و گرانبهای پیامبر اکرم«ص» میکند.
این هماهنگی و پیوستگی از چنان استحکام برخوردار است که به قول مفسران، سه صد آیهی قرآن شریف، ازجمله آیه شریفهی مباهله که در آن علی (ع) بهمنزله جان پیامبر شمردهشده و آیه شریفهی که در لیله المبیت در وصف جانفشانی آن حضرت نسبت به رسول اعظم (ص) نازل شد و همچنین آیه ۴ سورهی شریفه لقمان در توصیف ایثار و احسان آن حضرت و صدها آیهی دیگر دربارهی علی (ع) که اوصاف والای آن حضرت را بیان میکند، و اگر کتاب عظیم الهی بهصورت مکتوب، آیات آفاقی و انفسی را تبیین مینماید، علی (ع) بهعنوان قرآن ناطق ، راز و رمز و تفسیر و تاویل این کتاب بزرگ را شرح میدهد. کتاب شریف نهجالبلاغه که به لحاظ بلاغت و فصاحت و حکمتآمیز بودن در رتبهی پس از قرآن کریم قرار دارد با بیش از دویست خطبه و هشتاد نامه و سه صدوچند حکمت، تفسیر و تبیین قرآن مجید را با شیوا و رساترین شیوه بیان میکند. چراکه کتاب کامل (قرآن) مفسر و مبین کامل میطلبد که انسان کامل باشد و آن علی (ع) است که بهتصریح علمای اهل سنت و شیعه به نقل از رسول گرامی اسلام، «علی (ع) داناترین و کاملترین فرد امت من و من شهر علم و علی دروازه آن» یا در عبارت دیگر، «من شهر حکمت و علی دروازهی آن است ».
در حدیث دیگر که از منابع معتبر اهل سنت (حاکم نیشابوری در کتاب«المستدرک» جلد۳ صفحه۱۳۴) و یا (ابن عساکر در کتاب «تاریخ مدینه دمشق» جلد۲۰ صفحه۳۶۱) و… نقلشده و سند آن بهتصریح آنها موثق و قابلاعتماد است، حدیث معروف منقول از پیامبر(ص) : «علی مع الحق و الحق مع علی یدور معه حیث ما دار» که در بعضی از نقلها در ادامه دارد: «اللهم ادرالحق معه حیث دار» که بهتصریح متخصصین حدیثشناس، بالاترین فضیلت را دربارهی آن حضرت، بیان میکند و آن این است که نهتنها علی با حق و حق با علی است بلکه حق بر محور علی (ع) میچرخد؛ یعنی هر جا علی باشد حق با او و همراه اوست. زیرا وصف با حق بودن در حدیث دیگر، برای «عمار» نیز نقلشده است. احادیث فراوان دیگر، مانند حدیث غدیر و حدیث منزلت و…که در منابع معتبر فریقین و بهصورت متواتر، در بیان پرتوی از فضایل و خصوصیتهای ویژه علی (ع) نقلشده است که طرح و بحث تفصیلی آنها نیاز به مجال بسیار وسیع داشته و از عهدهی امثال من برنمیآید.
غرض از طرح این مختصر، صرفا عرض ارادتی به پیشگاه انسان کاملی است که به فرموده پیامبر عظیم الشان، جز خداوند و پیامبرش آنگونه که باید، دیگران توانایی شناخت علی (ع) را ندارند.
باری، سخن از انسانی است برگزیده که پیامبران اولوالعزم الهی را در علم (آدم) و حلم (ابراهیم) و عزم (موسی) و زهد(عیسی) در خود داشت و امواج خروشان علم از دامنههای کوهسار دانش او سرازیر میشد و حکمت از نواحی او آشکار بود، آنگونه که خود میفرمود : «پیش ازآنچه مرا از دست دهید از من بپرسید»، زیرا من به راههای آسمانها از طرق زمین داناترم و از هنگام نزول قرآن و شان نزول و ناسخ و منسوخ و عام و خاص و محکم و متشابه و مکی و مدنی بودن آیات آن، شمارا خبر خواهم داد. چون عدل مجسم، دانهی جوی را که به ستم از دهان موری ستانده شده را بازمیگرداند و در شجاعت بیمانند بود و از هیچچیز جز خدا نمیترسید و در پیکار، نستوه، سلحشور و پرچمدار بود، چون شیر میغرید، چون ابر میتوفید و لشکر دشمن را چون گردباد لوله میکرد و میپیچاند و نابود میساخت … زرهش پس پشت نداشت که او هرگز از میدان نمیگریخت و پشت به دشمن نمیکرد. ضربهی شمشیرش مرگ مجسم و هلاک قطعی بود، ضربتش را نیازی به ضربه دوم نبود، شمشیرش چون فرود میآمد جز باجان دشمن برنمیخاست، بدر، احد، احزاب و خندق و… همه گواه آن است.
در حلم و بردباری الگو و نمونه بود، حق مسلم او(خلافت) را بهناحق از او غصب کردند اما به خاطر حفظ اصل اسلام از آن چشم پوشید و بیستوپنج سال، خار در چشم و استخوان در گلو صبر کرد.
در زهد و تقوی سرآمد و امیر و پیشوای متقیان بود، و دنیا را فرسنگها از خود راند و از دنیا صرفا به دو قرص جو و دانهی خرما و کفش و لباس وصلهدار آن بسنده کرد و آنی از کمک به یتیمان و بیسرپرستان و بینوایان، غفلت نکرد.
در عبادت، عابدترین اهل زمان خود و بنیانگذار عبادت احرار بود، در شبهنگام درحالیکه شب پردههای تاریکی خود را افکنده و شب ستارگان خود را غارت نموده بود، بهسوی محراب خود میرفت و درحالیکه محاسن خود را گرفته، چون مارگزیده به خود میپیچید و گریهی حزین سر میداد و با ذکر «ربنا» باخدای خود تضرع مینمود.
در ایثار و انفاق و احسان و عدالت، چه انفاق مالی و کمکهای آشکار و پنهان و بالاترین حد ایثار که ایثار جان درراه اسلام و قرآن و دین خدا، به حد مشهور و زبانزد عام و خاص و دوست و دشمن است که نیازی به ذکر آن نیست و حتی در واپسین لحظات، در بستر شهادت، به فرزندان و بستگان و همهی مسلمانان، چنین وصیت فرمود: «شمارا به پرهیزگاری سفارش میکنم و به اینکه کارهای خود را منظم کنید و اینکه همواره در فکر اصلاح بین مسلمانان باشید… یتیمان را فراموش نکنید … قرآن را برنامهی عملی خود قرار دهید… نماز را که ستون دین شماست بسیار گرامی بدارید و درراه خداوند، باجان و مال و زبان و بیان خود جهاد و فداکاری کنید»….
و خلاصه اینکه، علی (ع) انسانی که شکوه و استواری کوه، نرمخویی و زلالی آب، خروشندگی صاعقه، گرمی آفتاب، گستردگی دریاها و ابهام و هیمهی بیشهزاران و جنگلهای انبوه، سادگی و صافی کویر و پاکی ملکوت خدا، همه و همه را یکجا در وجود خویش داشت، مدال ندای پرافتخار آسمانی «لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار» و فرمایش آسمانی «ضربه (علی) یوم الخندق افضل من عباده الثقلین» را بر خود داشت… شگفت زاده شد (تولد در کعبه)، شگفت زیست (با زهد و تقوی)، و شگفت از چشم ما رفت (در محراب عبادت و با ندای(فزت و رب الکعبه) … درود خدا و انبیا و پاکان و نیکان بر او باد، همواره و هرگاه …
اگر امام این طور عالم حکیم و بی نظیری بود که شما و مداحان دیگر معرفی میکنید، پس چرا از توطیه ابن ملجم خبر نشد و آن را خنثی نکرد؟ او در حالی کشته شد که یک شخصیت حقوقی جهان اسلام بود، آیا شیعیانش در طول تاریخ حق ندارند از وی بپرسند که چرا خلافت را به ثمن بخس به رقیبان واگذاشتی و پیروانت را در طول تاریخ به حالت اقلیت و خوار ی و کتک خوری انداختی؟ آیا این چنین برخورد با حکومت و دشمنان، از حکمت و دور اندیشی یک حاکم جهانی و فرا زمانی و فرا مکانی است؟ یا از ….