جلوههای زیبای حماسه و عرفان در حیات نورانی امام حسین (ع)، امام سجاد(ع) و حضرت ابوالفضل (ع)
امام حسین (ع) که به اقتضای مقام عظیم امامت، جایگاه وراثت از انبیای بزرگ الهی از آدم (ع) گرفته تا نوح (ع) ابراهیم (ع) موسی (ع) و عیسی(ع) و خاتم رسولان و برترین ایشان حضرت محمد (ص) و نیز وراثت از اولین امام؛ امیرالمومنین علی (ع) را دارد، لحظهلحظهی حیات پربرکتش آموزنده و درسآموز است. وراثت یادشده نه ارث به معنای معمول آن (وراثت در مال و ملک و امور دنیوی است)، بلکه میراث دار شان و جایگاه معنوی و علوم خدادادی انبیا (ع) و امیرالمومنین (ع) است و همان علوم را بی کموکاست به امام بعدی منتقل میکند.
بنابراین اگر به هرلحظه از زندگی نورانی امام حسین (ع) و امام سجاد (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) نگریسته شود، جلوههای تابناک معرفت و حماسه و استقامت و پایداری را به نمایش میگذارد که نقطهی اوج آن در مکتب عاشورا و در مصاف تجلیگاه عشق و عرفان و حماسه و آزادگی و مبارزه و جوانمردی ، تبلوریافته و متجلی میشود.
امام حسین (ع) با برادرش امام مجتبی (ع) که از سنین کودکی افتخار پرورش در دامان پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع) و فاطمه (س) را داشت. پیامبر اکرم بارها درباره او و برادرش امام مجتبی(ع) میفرمود: “ابنای هذان امامان قاما او قعدا” (تفسیر کنزالدقایق،ج۱۰ص۳۹۹) این دو فرزند من، اماماند چه قیام کنند یا قیام نکنند. یا در مورد آن دو، میفرمود: “سیدا شباب اهل الجنه”، آقای جوانان اهل بهشت. و جمله معروف “حسین از من است و من از حسینم” (سنن ترمذی، ج ۵ ص۳۲۴ ) و “حسین چراغ راه هدایت و کشتی نجات امت است”. به نقل مسلم تاریخ، پیامبر اعظم، محبت ویژه به امام حسن و امام حسین (ع) ابراز و بر آن، به دیگران نیز تاکید و سفارش میفرمودند. میدانیم کلام نبی مکرم طبق فرمایش صریح قرآن، از روی هوای نفس نبوده و از وحی الهی منشا میگرفته است. قرآنی که بهصراحت، پیامبر را دارای خلق عظیم و رحمت برای جهانیان معرفی میکند.
آثار این تربیت و مهر و محبت از همان کودکی در رفتار و گفتار امام حسین (ع) آشکار و هویدا بود. جوانمردی و روح حماسی آن حضرت، در اعتراض به خلفای نام نهاد! در تاریخ بهوضوح، نقلشده است. ابن جوزی (تذکره الخواص ص۳۴). سخاوت و جوانمردی و کمک به فقرا و ستمدیدگان از بارزترین سجایای خلق نیکو و پسندیده الهی آن حضرت بود. پس از شهادتش، آثار زخم کهنه بر پشت و بازوان مبارکش مشاهده شد که به فرموده امام سجاد (ع) نشانه حمل انبان و توشههای کمکهای شبانه به فقرا و مستمندان بود.
علم و معرفت الهی و عرفان عملی، زینتبخش صفحات پرافتخار حیات طیبهی آن حضرت و الهامبخش زندگی باعزت و آزادی و کرامت انسانی و مبارزه با ظلم و جور و ستم و احیای سیره و سنت پیامبر اکرم و امام علی (ع) در گفتار و رفتار امام (ع) از کودکی و جوانی و تا هنگام شهادت، بروز و ظهور داشت. دعای عرفه منقول از حضرتش، دایرهالمعارفی است برای ره پویان مسیر عبودیت و راهنمای شناخت توحید ربوبی و معرفی نعمتهای آشکار و نهان الهی در وجود جهان و انسان.
اوج این عظمت و بزرگی و بزرگواری را در مکتب سترگ عاشورا که زمینهها و بسترهای فکری آن از مدتها قبل در بیانات و سخنان و خطبههای امام حسین (ع) بیانشده است، قابلمشاهده است. امام (ع) هنگامیکه با درخواست بیعت با یزید در مدینه مواجه شد، سخن تاریخی خود “علی الاسلام السلام اذا بلیت الامه براع مثل یزید” و “مثلی لایبایع مثله” و “خدا و پیامبر و امیرالمومنین و دامنهای پاک و مطهر، اجازه چنین بیعتی را به من نمیدهد” نهتنها من که از خاندان پاک رسالت و امامت که منزلگاه و جایگاه نزول وحی الهی هستم، بلکه پیروان راستین ما نیز به چنین ذلتی تن نخواهند داد. ما کجا ! و یزید که بازمانده بسترهای گناهآلود و متجاهر به هرگونه فساد و منکر و زشتی و پلیدی کجا! “هیهات منا الذله”
باری؛ امامی که به گواهی صریح قرآن و سنت و عقل و تاریخ، جامع علوم انبیا و وارث کمالات رسولان الهی است چنان حرکت پرارج و باشکوه و تاریخسازی (عاشورا) را خلق کرد که مرز زمان و مکان را درنوردید و روح و روان و جان انسانها را در پهنای بلند تاریخ تحت تاثیر قرار داده و تسخیر کرد و درسهای آموزنده و انسانساز به مسلمانها و بلکه به تمام آزادی خواهان جهان آموزش داد که تا ابدیت و برای همیشه جاودانه خواهد ماند.!! بهراستی اگر حرکت حماسی-عرفانی امام حسین(ع) به وقوع نمیپیوست، و چهره دروغین یزید و اطرافیان او و فاصله آنان از اسلام و مسلمان واقعی آشکار نمیگشت و جایگاه خلافت پیامبر (ص) به نام و با خلافت یزید با آن فسق و فجور و فساد و گناه در تاریخ ثبت میشد. مردم و تاریخ چه قضاوت و برداشتی از اسلام و مسلمانی داشتند و تا چه حد از اسلام متنفر و بیزار میشدند! و شناخت اسلام واقعی و راستین از اسلام دروغین و ساختگی ممکن میبود؟؟!!
اینهمه به برکت شخصیت الگو و نمونه سرور آزادگان، حسینابنعلی (ع) و سیره و سنت انسانساز و تاریخ آفرین او که همان سیره و روش پیامبر و امیرالمومنین (ع) بود، ممکن گشت که به برخی از جلوههای زیبای آن اشاره شد.
شاهراه سعادت و بزرگراه هدایت، همواره به هادی و رهبر و راهنما نیاز دارد که از سپیدهدم خلقت، نظام حکیمانه الهی بااراده آفریدگار دانا و توانا و حکیم و مقتدر، آن را ترسیم و تقدیر نموده است و اولین انسان نیز پیامبر و فرستاده خداوند برای هدایت قافله بشریت به سمتوسوی هدف و مقصد آفرینش(قرب الهی) بوده است. که در جایگاه پیامبر و امام تا قیامت و سرمنزل مقصود ادامه دارد.
آوردگاهها و نقاط عطف این خط ممتد آفرینش، جلوههای زیبایی را به رخ میکشد که حرکت عاشورا یکی از زیباترین آنها است. آفرینندگان این نهضت شکوهمند، امام حسین (ع) و علمدار و پاسدار آن، حضرت ابوالفضل (ع) و یاران و اصحاب باوفا و مقاوم و باصلابت آن حضرت و پیامرسانی و تبیین و استمرار محتوا و درونمایه آن با تبلیغ و سخنرانیها و خطبهها و روشنگریهای امام سجاد (ع) و زینب کبری (س) ممکن و محقق شد.
امام سجاد (ع) رسالت خطیر پیامرسانی و روشنگری حادثه عظیم عاشورا را با سخنرانیها و خطبهها به بهترین شکل به انجام رساند. به گونهی که اساس حکومت ظالمانه یزید را لرزان و به سقوط کشاند. زیرا روشنگریها و معرفی امام حسین (ع) و نسبت امام و خودش با پیامبر و تبیین فلسفه و اهداف نهضت عاشورا به مردم و افشای ناپاک بودن و فسق و فجور و ظلم و جور یزید ، فضای کوفه و مدینه و حتی شام را علیه یزید و حکومت ستمپیشهی او تغییر داد. دوران امامت امام سجاد (ع) مصادف با حکومت چهرههای خونآشام خلیفگان سفاک اموی و مروانی بود که هرکدام در دوران حکومت ظالمانه خود از هیچ جنایت و ستم و خونریزی بهویژه شیعیان، دریغ نمیکردند ازجمله حجاج بن یوسف سقفی که سادیسم جنایت و خونریزی و سفاکی او در تاریخ ثبتشده، در مدت حاکمیت بر عراق صدوبیست هزار نفر را به قتل رساند.!
در چنین فضای اختناق و ظلمانی، امام سجاد (ع) که جز تعداد محدود، یار و یاور نداشت، مسیر هدایت و رهبری را از طریق تعلیم و تدریس و تربیت شاگردان شایسته و مومن و باتقوا با تبیین معارف الهی تحقق میبخشید. حدود صد و هفتاد نفر از اصحاب آن حضرت در منابع شیعی نامبرده شده است (رجال شیخ طوسی ص ۸۱به بعد) که ازجمله اعلام شاگردان بافضل امام (ع) میتوان به “سعید بن مسیب”، “ابوحمزه ثمالی” و”سعید بن جبیر” اشاره کرد. نشر احادیث اسلامی و تبیین معارف بلند دینی در قالب دعا و مناجات که به “صحیفه سجادیه” مشهور است، دربرگیرنده مضامین بسیار و درونمایه معرفتی کمنظیر معارف دین و جهانبینی استوار و محکم الهی است. همچنین “رساله حقوق” آن حضرت که به حقوق آفریدگار بر مخلوقات و حقوق متقابل انسانها بر همدیگر، و حقوق فردی و اجتماعی بهطور فشرده و بیان رسا و صریح، بیانشده است از جمله یادگار سیره و سنت راهبری و امامت الهی آن حضرت است، که به اعتراف دانشمندان بزرگ اسلامی، گنجینهی عظیم و پربار و قابلستایش از معارف انسانساز دینی است که پس از قرآن و نهجالبلاغه، نظیری برای آن نمیتوان یافت.
مکتب عظیم عاشورا با رهبران و پدیدآوران چنین پیشوایان بزرگ، رنگ و جلوهی جاودانگی به خود گرفت. حضرت ابوالفضل (ع) که به لقب قمر بنیهاشم ملقب و افتخار پرچمداری نهضت پرارج و شکوه عاشورا را با خود داشت. که آوازهی بصیرت و شجاعت و جوانمردی و صداقت و وفاداری و ادب و دلیری و قهرمانی آن حضرت، زبانزد دوست و دشمن بوده است. او که پایمردی و دلاوری و شجاعت را از پدری چون امیرالمومنین (ع) و از مادری چون امالبنین(س) در خود داشت، پرچمداری نهضت حسینی (ع) بهحق، شایستهی شخصیت والا و ارجمند او بود. او که در جنگ صفین و نهروان و فتوحات دیگر همراه پدر و برادرانش امام مجتبی و امام حسین (علیهماالسلام) قهرمانانه میجنگید و از دین و امام خویش دفاع میکرد. در نهضت حسینی نیز فداکاری و قهرمانی کمنظیرش،برگ دیگری از سند افتخار مکتب بزرگ عاشورا و درسآموز مبارزه با ستم و حکومتگران ستمگر، بر صفحات زرین نهضت عاشورا میدرخشد.
امام سجاد (ع) منزلت و جایگاه عمویش ابوالفضل(ع) را در پیشگاه خدای متعال، چنان باعظمت میداند که همه شهدا در جهان دیگر به آن غبطه میخورند. امام صادق (ع) بصیرت و ایمان استوار و تسلیم در برابر امام خویش، تصدیق و یقین به حقانیت امام و قیام او و وفاداری و فداکاری در راه امام (ع) را از ویژگیها و خصلتهای ممتاز و برجسته عمویش ابوالفضل (ع) برمیشمارد. حضرت ولیعصر امام زمان (ع) نیز با برشمردن خصایص والای عموی والامقام خود، از آن حضرت به بزرگی و بزرگواری یاد و به آن حضرت سلام و درود میفرستد. درود خدا و ملایکه و انبیا و مومنین بر سالار شهیدان و سرور آزادگان و بزرگ پیامرسان مکتب باعظمت عاشورا امام سجاد(ع) و پرچمدار دلیر و قهرمان پرافتخار کربلا قمر بنیهاشم ابوالفضل(ع) و تمام اصحاب ویاران پاک و مطهر و باوفای آن حضرت!!