درنگی بر نشست آشتی مدعیان جمهوریت با نمایندگان امارت!

این روزها توجه رسانهها و شبکههای اجتماعی به اجلاس صلح دولت اشرف غنی با نمایندگان امارت طالبانی در دوحه قطر معطوف گردیده است. بحثها و مجادلات مثبت و منفی نگرانه پیرامون آن زیاد است. برخی خوشباورانه و سادهلوحانه آن را فرصت تاریخی برای حل منازعات چهلساله داخلی کشور تلقی کرده و توصیه به بهرهبرداری از این فرصت مینمایند. برخی دیگر بیشتر نیمهخالی لیوان را دیده و امیدی به آن نبسته و حتی نگران دسیسه تاریخی دیگری از سوی آمریکا برای سرنوشت مردم افغانستاناند. اینها هم برای خود دلایلی دارند که ناشی از تجربه برخورد غیر صادقانه آمریکا در طول مدت حضورش در کشور است.
برخورد غیر صادقانه آمریکا در مدت حضور نظامی و سیاسیاش در بیست سال گذشته و بازیهای چندگانه و وعد و وعیدهای فریبکارانه باعث گردیده است که خیلی از مردم به رفتار آمریکا به دیدهی شک و تردید بنگرند و حتی نسبت به حسن نیت آن کشور در دایر نمودن اجلاس صلح بدبین باشند و از توطیه و دامهای احتمالی به خود بلرزند و با نگرانی اوضاع را رصد نمایند. سخنان مایک پمپیاو وزیر خارجه آمریکا در مراسم افتتاحیه اجلاس (که تعیین چگونگی نظام را به خود افغان واگذار کرد)، حاکی از نیات شوم و پلید و ترفندی است که آمریکاییها در سر دارند. سخنان مداحانه و تمجیدگرانه دیروز رییس جمهور آمریکا نسبت به طالبان (آنهم در آستانه مذاکرات دو گروه) نیز نشانه روشن دیگر از رویکرد آمریکا دارد و میتوان حدس زد که در دوحه چه در جریان است.!
واقعیت این است، توده مردم که بیشترین آسیب را از جنگهای چهلساله کشور دیده و هیچ دستاویزی هم جهت دفاع از خود در اختیار ندارند، هیچگاه نقشی در تعیین سرنوشت سیاسی-اجتماعی نداشته و ندارند. اینها همیشه اسیر و پایمال جنگ غولان و دیوسیرتان انساننما بوده و هستند. تودهها ازآنجای که بیشکل و سازمان نیافته هستند تا در برابر ظلم و تعدیها ایستادگی بکنند، در رنج و عذاب همیشگی به سر میبرند و همواره بهعنوان چوب سوخت آتشبازی دزدان اموال عمومی و معاملهگران سرنوشت جمعی، غارتگران شهرهای بی پاسبان، چپاولگران دهکدههای بی کدخدایان هستند. در طول این چهل سال کسانی که همواره غایب بوده و نقشی در تعیین و جهتدهی و سمتوسو بخشی به کشور نداشته توده مردماند. بدینجهت این نزاع و کشمکش تا این اندازه به درازا کشیده و هرروز ابعاد جدیدتر و جدیتری و پیچیدهتر به خود میگیرد.
اجلاس قطر هم که برای برخی امید نجات را آفریده با فرض موفق بودن و به نتیجه رسیدن تاثیری مثبتی در سرنوشت تودههای محروم و مظلوم نخواهد داشت. این اجلاس زمینه همداستان شدن مفسدان متقلب موسوم به جمهوریت خواهان و مفسدان خونریز و جلادان تاریخ تحت عنوان امارت طالبانی را فراهم کرده و سنگینی فشار را بر دوش تودهها بیشتر از پیش خواهد کرد. نیروهای اقلیت سازمانیافته و مسلح بر مقدرات کشور مسلط گردیده و برای غارت بیشتر و تسلط زیادتر بر منابع قدرت و ثروت به زدوخورد باهم مشغولاند.
ازنظر بینش و گرایش، هیچ فاصله و فرقی میان اشرف غنی، کرزی، و… با ملا عمر، ملا هیبت الله و استانکزی وجود ندارد. در بینش هر دو گروه، انحصار قدرت و استبداد در سیاست و سرکوب اقوام غیرخودی به شکل پیشفرض و بدیهی پنداشته شده است، فقط در روش اعمال آن کموبیش فرق وحود دارد. طالبان با انتحار در مساجد، مراکز آموزشی، راهگیری مسافران بیگناه و به اسارت گرفتن آنها و داروندارش را به یغما بردن اعمال قدرت و اعلان حضور میکند اما گروه غارتگر دولتی نقاب دموکراسی را به خود بسته و زیر چتر جمهوریخواهی با تقلبات گسترده و زیر پا گذاشتن قانون و خرید بردگان مدرن برای توجیه رفتارهای خاینانه و استخدام افراد ضعیفالنفس و زر و زور پرست، اراده مردم را مصادره کرده و با رهزنی و غارت آرای مردم به حیات ننگین و غیراخلاقی خود ادامه میدهند. بهقولمعروف روزنامهنگاران کشور ما در افغانستان دموکراسی داریم بدون آنکه دموکرات داشته باشیم.! دموکراسی بدون حضور افراد دموکرات معجزهای است که فقط در کشور افغانستان با تاریخ و افتخارات پنجهزارسالهاش میسر است وگرنه ازنظر منطقی این امر از امور محالات محسوب میگردد.
به نظر میرسد، با توجه به رویکرد آمریکا و ضعف و فساد مدعیان جمهوریخواهی، آینده نهچندان خوشایندی در انتظار توده مردم باشد. با فرض توافق این دو گروه فساد پیشه و جنایتکار در دوحه، نه جنگ خاتمه مییابد و نه حکومت قویتر و صالحتر میگردد تا امیدی برای انتظار داشته باشیم. چون جنگ در افغانستان برای ابلهان اگر جنبه ایدیولوژیک داشته باشد برای کارگردانان اصلی و بازیگران زرنگ جنبه اقتصادی و پروژهای دارد. این پروژه (جنگ و خونریزی) تا سر عقل نیامدن افغانها و «چاکران افغانترش همچون امرالله صالح و…» (که پیشاور را پایتخت تفریحی زمامداران افغان میخوانند)، ادامه خواهد یافت و با فرض توافق در دوحه، احساس میشود که پرنده صلح، آرزوی نیست که مردم افغانستان به این زودیها به آغوش بکشد.