جنبش روشنایی؛ اجلاس هماندیشی سمرقند و چشمانداز مبارزات عدالتطلبانه

بدون تردید، چراغ جنبش روشنایی به عنوان یک هویت جمعیِ ضد تبعیض با تغییر ظالمانهی مسیر پروژه لین برق توتاپ از بامیان ـ میدان وردک به سمت سالنگ روشن شد، با وقوع فاجعه دردناک انفجار دوم اسد در میدان شهدای روشنایی(دهمزنگ) و پرپر شدن جوانان رشید و فرهیخته مردم عدالتخواه با حمایت بیش از پیش شعور و احساسات پاک و جریحهدار شدهی تودههای عدالتخواه، این جنبش به تنها پرچمدار عدالتخواهی و میراثدار صادق خورشید عدالتخواهی کشور، رهبر شهید استاد عبدالعلی مزاری(ره) در زمانهی کنونی تبدیل گردید. بنبست در تحقق خواستههای اولیه این جنبش، فروکش کردن احساسات تودههای جامعه عدالتخواه با مرور زمان و توطیههای بسیار پیچیدهی سیاسی، استخباراتی و رسانهای سردمداران ستمپیشهی ارگ کابل، این جنبش را تا حدودی دچار آشفتگی درونی و رخوت در مبارزات عدالتخواهانهاش گرداند، اما نشست هماندیشی آن در شهر سمرقند ازبکستان که با حضور اعضای شورای عالی و تعداد زیادی از هوداران جنبش روشنایی از داخل کشور و تجمع نسبتاً پرشور نمایندگان ستادهای مردمی جنبش روشنایی از کشورهای مختلف جهان در روزهای ۳۱ می تا ۴ جون ۲۰۱۹ میلادی برگزار گردید و با تصمیماتی خوب، معقولانه و کارشناسی شدهای که در آن اتخاذ شده، این جنبش مدنی را در تداوم داعیه عدالتخواهانهاش جان تازه بخشید.
توافقها و تصمیمات این هماندیشی که فشردهای آن در بیانیهی پایانی آن منعکس گردیده، حاوی نکات مهمی بوده که بایستی مورد توجه و پشتیبانی عدالتخواهان قرار گیرد:
۱ـ توافق روی ماهیت اجتماعی و مدنی بودن مبارزات عدالتخواهانهی جنبش روشنایی، نشانگر تداوم پایبندی آنان به فرهنگ دوری از خشونت و جنگ به عنوان شیوهی کلیِ مبارزاتی آن است که از روز اول شکلگریاش همواره مورد تاکید و اهتمام عدالتخواهان هوادار آن بوده است. هویداست که در جامعهای با خصایص بدوی و گرفتار شده در جنگ و قساوت، مثل افغانستان که اصلیترین و شاید تنهاترین شیوه و فرهنگ حاکم در آن برای مطالبهگری از نظام سیاسی، جنگ، کشتار و خونریزی است، این شیوهی مبارزاتی جنبش روشنایی، خلق یک فرهنگ و گفتمان جدید و مدرن در فرهنگ سیاسی افغانستان به شمار میرود که همه، به خصوص دولتمردان حاکم بایستی آن را استقبال کرده و قدر دانند؛ زیرا در جامعهای که تنها فرهنگ مطالبهگری در آن کشتن، ترور و حذف فیزیکی مخالفان بوده، ایجاد چشمانداز مبارزاتیِ مدنی، بدون ریختن خون و گرفتن حیات کسی، شاهکار است. هرچند که دولتمردان بیرحم و ستمپیشهی کشور علیرغم گرفتن قیافهی کارگزاران سیستم سیاسی مدرن به خود، خود گرفتار سنتهای جامعهی بدوی بوده و در چارچوب فرهنگ غیر انسانی و قساوت، هزینههای انسانی بسیار و فاجعهباری را بر جنبش روشنایی در همان سرآغاز مبارزاتش تحمیل کرده است؛ تراژدی انفجار میدان شهدای روشنایی(دهمزنگ) و دست داشتن پنهان و آشکار دولتمردان در خلق آن، یا حداقل بیمبالاتی آنان، سند آشکاریست از هویت خشونتخواهیِ قساوتپیشگان حاکم بر کشور علیه تودههای عدالتخواه جامعهی خود.
۲ـ تاکید روی جهانی بودن مبارزات مدنی جنبش روشنایی، اهتمام عدالتخواهان کشور را در استفاده از تمام ظرفیتهای دستداشته خویش نشان میدهد. آشکار است که وابستگیِ اقتصادی و سیاسی ارگ نشینان کابل به کشورهای اکثراً مهاجرپذیر و وجود مهاجرین و هموطنان هوادار جنبش روشنایی در این کشورها و همین طور، توانمندیهای بالفعل و بالقوه آنان، ظرفیتهای بسیار نابی را برای جنبش روشنایی در مبارزات مدنیشان فراهم خواهد کرد که نباید به سادگی از آن گذشت؛ زیرا با ایجاد روابط شبکهای با ستادهای مختلف مردمی در میان مهاجرین و هواداران مقیم این کشورها و رایزنیهای گوناگون با دولتهای آنان، جنبش روشنایی را در مطالبهگری عدالتخواهانهاش توانمند خواهد نمود و توافق روی این موضوع در هماندیشی سمرقند، نشان داد که مبارزان عدالتخواه به این مهم توجه دارند.
۳ـ اجماع بر ضرورت تشکیلاتی و شبکهای عمل کردن این جنبش مدنی، عزم و ارادهی مستحکم عدالتخواهان را بر مبارزات دوامدار و درازمدتشان تا تحقق اهداف کلان محرومان و ستمدیدگان کشور که همان رفع ستم و تحقق عدالت میان اقوام محروم کشور است، بیش از پیش آشکار میسازد. نباید فراموش کرد که بعد از به بن بست رسیدن موضوع تغییر ظالمانهی مسیر لین برق توتاپ، پرسشهای زیادی نسبت به سرنوشت جنبش روشنایی و تدوام مبارزات آن از سوی عدالتخواهان مطرح میشد؛ اینکه آیا این جنبش با همین شیوهی مبارزاتی که تا کنون بیشتر بر رفتارهای احساسی، تبلیغاتی و تودهای متکی بوده، عمل خواهد کرد؟ اگر آری، آیا تداوم مبارزه با آن امکانپذیر خواهد بود؟ و آیا انتظاراتی که تودههای عدالتخواه کشور از این جنبش دارند، با این شیوه محقق خواهد شد؟ و از همه مهمتر، آیا بدون وجود تشکیلات شبکهای، جنبش عدالتخواهی کشور در مقابل سردمداران سیاسی و حکومتیِ بیرحم و قسی القلب که از بهکارگرفتن تمام ابزارهای دستداشتهی خویش علیه عدالتخواهان هیچ ابایی ندارند، توان تداوم مبارزات عدالتخواهانه را دارند؟. اجماع عدالتخواهان جنبش روشنایی در هماندیشی سمرقند بر ضرورت تشکیلاتی و شبکهای عمل کردن و ایجاد یک ساختار پویای تشکیلاتی برای جنبش روشنایی، به خوبی به این پرسشها پاسخ داده و عزم مستحکم و ارادهی پولادین آنان در تداوم مبارزات مدنی و درازمدت را نشان میدهد.
۴ـ تاکید هماندیشان عدالتخواه بر ایجاد ساختار تشکیلاتیِ پویا برای جنبش روشنایی، به خوبی نشان میدهد که آنان به دنبال خلق چشمانداز متفاوت و نو برای مدیریت مبارزات عدالتخواهی برای تودههای محروم کشورند. تجربهی دو دههی اخیر از شیوههای مطالبات عدالتخواهانهی اقوام محروم کشور نشان میدهد که بیشتر مبارزات آنان تا کنون به شکل سنتی، در قالب ساختارهای بسیار متصلّب احزاب سیاسی صورت گرفته و مدیریت شده است؛ در چنین ساختارهای سنتی و فرسوده که اکثر کارگزاران تاثیرگذار و اصلی تشکیلاتی آن معمولاً به شکل مادام العمر انتخاب شده و به مرور زمان، تبدیل به یک تشکل خانوادگی گردیده و به صورت موروثی در خانوادهی خاص رهبر تداوم حیات نیمبند دادهاند، آشکار است که نیروها و استعدادهای درخشان جامعه عدالتخواه یا نابود میشوند و یا خود به دنبال ایجاد یک تشکل و حزب سیاسی موازی میروند که در چنین وضعیتی، چندپارگی و فعال شدن بسیاری از شکافهای اجتماعی، هدر رفتن نیروها، از بین رفتن سرمایهی اجتماعیِ اقوام محروم و… از نتایج قطعی و ملموس آن بوده است. آشکار است که نتیجهی نهایی و کلی آن، تداوم وضعیت تاریک بیعدالتی بر کشور خواهد بود. اجماع و تاکید هواداران جنبش روشنایی بر ایجاد ساختار تشکیلاتیِ پویا که زمینه را برای جذب، به فعلیت رساندن و بهرهگیری از استعدادها و توانمندیهای تمام نیروهای موجود در جامعهی عدالتخواه فراهم میکند، نویدِ گشودن چشمانداز متفاوت و نو را برای مدیریت مبارزات عدالتخواهی در کشور میدهد که باید از آن استقبال کرده و آن را بیش از پیش تقویت کرد.
۵ـ «ایجاد یک مرکز مطالعاتی با بهرهگیری از متخصصین که بتواند به مثابه اتاق فکر جنبش روشنایی عمل نماید»، از دیگر موضوعات مورد اجماع نمایندگان ستادهای مردمی جنبش روشنایی بوده است که اهمیت کار تخصصی و علمی را در سیاستگذاریها، اتخاذ استراتژیها، تدوین برنامههای بلند مدت و کوتاه مدت و ترسیم چشماندازهای مبارزاتی عدالتخواهانه نزد این جنبش مردمی و ستمستیز را نشان میدهد. بر هیچ کسی پوشیده نیست که نگاه علمی و تخصصی داشتن به مسایل و مشکلات اجتماعی، از مهمترین و اصلیترین الزامات موفقیت در هر مجموعهای است. تاسیس اتاق فکر و مرکز مطالعاتیِ متناسب با فعالیتهای عدالتخواهانه میتواند از برنامهریزیهای سلیقهای، احساسی و تحمیل سلیقه و علایق شخص رهبرِ مجموعه که متاسفانه همواره احزاب سیاسی و مجموعههای سنتی جامعه عدالتخواه کشور گرفتار آن بوده از آن ناحیه زمینگیر شدهاند، جلوگیری نماید.
۶ـ توافق هماندیشی سمرقند روی «ایجاد صندوق مالی برای تمویل فعالیتهای جنبش روشنایی» از مهمترین و حیاتیترین توافقات این هماندیشی به شمار میرود که در صورت مدیریت درست، ضمن اینکه میتواند جنبش را از مصادره شدن به نفع اشخاص فرصتطلب نجات دهد، از زمینگیر شدن برنامهها و فعالیتهای عدالتخواهان به دلیل کمبود منابع مالی نیز جلوگیری نماید. نباید فراموش کرد که بسیاری از احزاب و اشخاص علیرغم داشتن تمایلات عدالتخواهانه، به دلیل تامین نشدن منابع مالی لازم برای اجرای برنامههایشان، در دام شیادان فرصتطلب تیمهای انتخاباتی و افرادی که تا چندی قبل بر بدنهای تکه پاره شدهی عدالتخواهان در میدان شهدای روشنایی پوزخندزنان، میتاختند و از هیچ تهمت و افترای علیه هوداران جنبش روشنایی حیا نمیکردند، الآن گرفتار شده و تلاش کردند تا با پیوستن به آنان و یا قبول مسوولیتهای دکوریِ حکومتی، کمبود منابع مالی خود را برای مبارزات عدالتخواهانهشان پر کنند، اما غافل از اینکه این کار وابستگیِ جنبش عدالتخواهی را به مجموعههای قدرتِ ستمسالاران و افراد فرصتطلب و عیاشان سیاسی درپی خواهد آورد. روشن است که برآمد آن چیزی غیر از زمینگیر شدن مبارزات جبهه عدالت خواهی نیست.
۷ـ اجماع عدالتخواهان بر «ایجاد رسانه جنبش روشنایی»، از تصمیمات مهم اجلاس هماندیشی سمرقند است که زمینهی ارتباط مستقیم فعالین جنبش روشنایی با تودههای مردم را فراهم میکند. آشکار است که از همان اوایل ظهور جنبش روشنایی، افکار عمومی جامعه عدالتخواه کشور با درک اهمیت و جایگاه مهم رسانه در جهان امروز، خواهان تاسیس تلویزیون جنبش روشنایی بودند؛ عملیاتی شدن این تصمیم، ضمن اینکه احترام جنبش به افکار عمومی جامعه عدالتخواه را نشان میدهد، آنان را در رساندن پیام واقعی و مستقیم جنبش روشنایی به تودههای هوادار خود در سراسر جهان، کمک کرده و از نارساییها و انحرافات در انعکاس اهداف، استراتژیها، برنامهها و چشماندازهای مبارزاتی آن به هوداران خود، جلوگیری خواهد کرد. رسانه جنبش روشنایی با توجه به گستردگی و تنوع مخاطبان آن، علاوه بر استفاده از شبکههای مجازی، میتواند حداقل در چهار شکل «رادیو»، «تلویزیون»، «سایت رسمی اینترنتی» و «فصلنامه علمی ـ تخصصی» باشد که متناسب با ذایقهی مخاطبان خود، مطالب عدالتخواهانه منتشر کنند.
۸ـ از جمله اقدامات مهم هماندیشی جنبش روشنایی در شهر سمرقند، انتخاب اعضای جدید شورای عالی مردمی و بازسازی شورای عالی فعلی بوده تا آنان ضمن تدوین اساسنامهی دایمی، «در جریان سال آینده، اولین مجمع عمومی جنبش روشنایی را برگزار نموده و اقدامات عملی را برای تحقق مصوبات نشست هماندیشی روی دست گیرند.» این اقدام مهم و عاقلانه، ضمن اینکه فرصت و ظرفیت مناسب برای مطالعهی جامع روی مشکلات جامعه عدالتخواه کشور و ایجاد ساختارهای مناسب، بدور از تنش و فضای احساسی فراهم میکند، زمینهی خوبی را برای مشارکت حداکثری تودهها و شناسایی توانمندیهای انسانی، علمی و ظرفیتهای اقتصادی عدالتخواهان در سراسر جهان، به وجود میآورد تا همهی عدالتخواهان آرمانها، اهداف و شخصیت خود را در ساختار و برنامههای جنبش روشنایی بیش از پیش دیده و ظرفیتها و توانمندیهای خود را در مبارزات عدالتخواهانه این جنبش مردمی شریک سازند.
نگاهی کلی به محورهای مطرح شده که برگرفته از بیانیهی پایانی نشست هماندیشی جنبش روشنایی در شهر سمرقند کشور ازبکستان است، نشان میدهد که در این اجلاس تصمیمات معقول، متین، نسبتاً جامع، بدور از هیاهو و بدون گرفتار شدن در دام فرافکنیهای برخی از افراد سودجو و فرصتطلب درونی و شیادان سیاسی و رسانهای زمداران ظالم و شقاوتپیشهی ارگ کابل، اتخاذ گردیده است که چشمانداز نسبتاً روشن و امیدبخشی را فراروی محرومان و عدالتخواهان کشور میگشاید و بر تمام عدالتخواهان و اقوام محروم کشور است تا از این تصمیمات و برنامههای سرنوشتساز، حمایت نمایند و گرفتار جوسازیهای مغرضان نگردند.