امام حسن مجتبی (ع) کریم آل طه و مظهر جود و سخا

در نیمهی ماه رمضان سال سوم هجری، نخستین ثمرهی زندگی مشترک علی(ع) و فاطمه زهرا(س)، نواده پیامبر گرامی اسلام (ص) چشم به جهان گشود. پیامبر(ص) برای گفتن تهنیت، به خانهی علی(ع) آمد و نام این مولود مبارک را از سوی خداوند «حسن» نهاد.
تقارن ولادت این وجود مبارک که به کریم اهلالبیت معروف گردید با برترین ماه که ماه کرامت و به رمضان کریم مشهور است پرده – از اسرار تفسیر واقعی مصداق حقیقی کرامت و بزرگواری بنیآدم که آفرینندهی کریم در کتاب سترگ آسمانی (قرآن) آن را مدال افتخار بر سینهی انسان دانسته و خلقت او را شایستهی تبریک گویی به خود و مهر تایید بر پیشانی جانشینان خود در زمین و رمز برتری این موجود بر سایر مخلوقات، قلمداد کرده و دربیان رسول گرامی خود آن را همتای کتاب کریم خویش قرار داده که “انی تارک فیکم الثقلین، کتاب الله و عترتی اهلبیتی” برمیدارد و راز و رمز این تقارن و همسویی و باهم بودن را آشکار میکند.
آنگونه که امام مجتبی (ع) در اولین خطبه پس از شهادت پدر گرامیاش امیرالمومنین (ع) بیان فرمود: “دیشب مرد یگانهی از جهان رخت بربست که در میان گذشتگان و آیندگان، در دانش و علم و عمل یکتا بود. در همه حالات در کنار پیامبر و نگهبان اسلام و پیامبر و در این راه از هیچگونه تلاش و مجاهدت دریغ نمیکرد و پیامبر در جنگها او را به سپهسالاری میفرستاد و او پیروزمندانه باز میگشت و از زرد و سفید دنیا (سیم وزر) بیش از هفتصد درهم که سهمیهاش بود چیزی نگذاشته است”.
به بهانهی ولادت آن امام بزرگوار در ذیل به گوشههای از فضایل و ارجمندی آن حضرت اشاره میکنیم:
یکم) محبت فوقالعادهی پیامبر (ص) به آن حضرت:
به نقل از بسیاری از روایات ، این محبت نسبت به امام حسن و امام حسین (ع) فوقالعاده بوده و رسول اکرم بارها آن را ابراز مینمودند و در فرمایش معروف که از منابع فریقین نقلشده آمده است که پیامبر گرامی فرمودند: «حسن و حسین اماماند چه قیام کنند و چه نکنند» و یا آنکه فرمودند:«آنکه حسن و حسین را دوست بدارد مرا دوست داشته و آنکه با این دو کینه ورزد و دشمندارند با من دشمنی کرده است» و هم میفرمود: «حسن و حسین، سرور جوانان بهشتند». بزرگی منش و سترگی روح آن امام، چنان بود که پیامبر ارجمند اسلام (ص) او را باکمی سن و سال، در برخی از عهدنامهها گواه میگرفت، چنانکه به نقل تاریخ، حضور آن حضرت در عهدنامهی ثقیف و جریان مباهله با اهل نجران و عهدنامههای دیگر بهعنوان فرزندان پیامبر و گواه بر عهدنامهها، شاهد ارجمندی و بزرگواری آن حضرت بوده است.
دوم) پرهیزگاری و زهد امام مجتبی(ع):
عبادت و تقوی رمز پیشرفت اولیای الهی و زمینهساز رسیدن به اوج کمالات و فتح قلههای سعادت است آثار این پرهیزگاری را در هنگام وضو و نماز آن حضرت همه مشاهده میکردند؛ به هنگام وضو رنگ میباخت و در نماز به لرزه میافتاد و میفرمود آنکه در پیشگاه خداوند میایستد را جز این سزاوار نیست. پیاده و گاه برهنهپا، بیستوپنج بار به خانهی خدا رفت.
سوم) بخشندگی و سخاوت:
کریم اهلبیت در بذل و بخشش و دستگیری از بیچارگان، سرآمد روزگار خویش و آرامبخش دلهای دردمند و نقطهی امید درماندگان بود، هیچ آزردهدلی نزد آن حضرت شرح پریشانی نمیکرد، جز آنکه مرهمی بر دلآزرده او مینهاد و بسیار میشد پیش از آنکه مستمندی اظهار احتیاج کند، از او رفع نیاز میکرد. این امر به صورتهای گوناگون مستقیم و غیرمستقیم ازجمله اطعام به مردم در مهمانخانهی علی (ع) که با سرپرستی امام حسن (ع) اداره میشد و در زندگی کریمانهی آن حضرت، سه بار هرچه داشت نیمی از آن را به فقرا و مستمندان انفاق کرد.
چهارم) شجاعت و شهامت:
بهرغم آنچه دشمنان و کوردلان شایع کرده بودند که شجاعت امام حسن (ع) از دیگر اییمه کمتر بوده است، تاریخ گواه صدق برخلاف این پندار است. حضور فعال و موثر امام مجتبی (ع) در فتح شمال آفریقا توسط مسلمانان به همراه پدر و حضور پرشور و تعیینکننده در جنگهای جمل و صفین و… در کنار پدر و تلاشهای موثر آن حضرت در بسیج و ساماندهی مردم در جنگهای یادشده، نشان آشکار بر بطلان پندارها و شایعات دروغین دشمنان بوده است. دشمنان عنود و جاهلان ناآگاه، نسبت به امام مجتبی (ع) تهمتهای ناروایی را پخش و تبلیغ کردند که به نمونهی از آن اشاره شد و همچنان در مورد صلح آن حضرت، یا ازدواجها و طلاقهای امام (ع)، مغرضانه یا از روی ناآگاهی و جهل به جعل و تحریف واقعیت پرداختند که خوشبختانه کتابهای متعدد و معتبر و مستند در رد یاوهگوییها و پندارها و اکاذیب ذکرشده، نوشتهشده و با توجه به محکمات فرمایشات پیامبر عظیم الشان اسلام (ص) که در سطور فوق به برخی از آن اشاره شد و مقام ارجمند عصمت معصومین (ع) که با دلایل محکم و مستند عقل و نقل، همراه هستند، دیگر جایی برای پندارهای موهوم و غرضآلود، باقی نمیماند. و ما به همین مختصر، از باب تیمن و تبرک و به مناسبت مولود مبارک کریم آل طه بسنده و دامنهی این سطور ناقص را با قطعه شعری دربارهی آن امام همام (ع)، برمیچینیم.
نام نیکویش حسن، خلقش حسن، خویش حسن
مجمع اسمای حسنی را که ” فادعوه بها ” است
حسن سرتاسر، ز پا تا سر، ز سر تا پا شده
مظهر نص ” له الاسماء والحسنی” شده
نویسنده محترم این مقاله سلام دارم خدمت شما!
جاداشت که به جای این همه مدح و ستایش؛ از پرسشها و شبهاتی که پیرامون ازدواج امام حسن با ۳۵۰ زن مطرح میباشد جواب میدادی. اینکه پرسشگران را عنود بخوانی و جوابش را بگویی که در کتابهای معتبر آمده است دردی را دوا نمیکند. من به عنوان مخاطب از شما توقع دارم که یک نوشته به روز را از شما بخوانم. به روز بودن یک نوشتههم از برخورد نویسنده با مسایل واقعی و مشکلات فکری جامعه ناشی میگردد نه اینکه چندتا شعاری هزاران بار تکرار شده را تحویل خوانندگان بدهی و آنگاه مخالفان برداشت خود را آدمهای عنود و دشمن امامان و جاهل خطاب کنی!!!
از جنابعلی میخواهم که پیرامون مسایلی که در اذهان جامعه مطرح است مطلب نوشته و پاسخ پرسشهای مطروحه در افکار عمومی اهل تامل و نظر را بدهید.!
والسلام.
باسلام خدمت خواننده ی محترم ، تشکرازاینکه نظرخودرا زیل نوشته ی بنده مرقوم داشته اید ؛ بنده بخش بسیار کوچکی از آنچه که درروایات درمنابع فریقین درباره ی امام مجتبی (ع) آمده رادرنوشته فوق ، اشاره وار آورده ام واجمالا جواب شبهه های مطرح شده داده شده است ؛ ازفرمایشات پیامبر اکرم (ص) که به تصریح قرآن ” ماینطق عن الهوی ان هوالا وحی یوحی” وتصریح آن حضرت به بزرگواری وامامت امام مجتبی(ع) که با دلایل محکم عقلی ونقلی عصمت اییمه (ع) درجای خود اثبات شده وعلاوه برآن ، شماهم انشا الله استحضاردارید که بیش ازصدسال منع نقل حدیث که ازسوی حاکمان جور نسبت به ایمه (ع) اعمال شده وبه قول مرحوم علامه ی امینی درالغدیر، بیش ازآنچه که درباره امام علی وامام مجتبی(علیهما السلام) احادیث جعلی وخودساخته جعل ونشرشده، درباره ی فضل وتوصیف خلفا ومعاویه احادیث مجعول ، نقل ونشرشده است. بنابراین شبهه های که مطرح شده ازآن دست تحریفات وجعلیات است . جهت اطلاع تفصیلی مراجعه به الغدیر که ازمنابع معتبراهل سنت وشیعه مسایل کلامی وتاریخی راطرح وبحث نموده است ، سرنوشت بسیاری از شبهه ها وتحریف ها روشن می شود . درمنابع شیعی ، صرفا دربحار علامه مجلسی به نمونه ی از ازآن روایات وشبهات اشاره شده که ایشان نیز باتعبیر ” قیل” آورده که نشان دهنده ی جعلی وتحریف بودن آن دسته روایات ونقل ها می باشد. اما اینکه درنوشته ی فوق به صورت تفصیلی بحث نشده به دلیل محدودیت نوشته درفضای مجازی وسایت می باشد که نوشته های مفصل ، خواننده راخسته وممکن منصرف سازد.
این مقاله اگر برای تمرین کردن و مشق کردن مقاله نویسی باشد، خوب است، وگر نه، چنین مداحی های تکراری را که فاقد هر گونه منبع و تحلیل علمی است، امروزه موش هم به لانه خود نمی برد.