هزارهها و تعامل سرد با طالبان
هزارهها بهعنوان یکی از بزرگترین اقوام غیر پشتون و شیعهمذهب در افغانستان، همواره در حاشیه قدرت سیاسی قرار داشته و بارها قربانی تبعیض سیستماتیک، خشونت ساختاری و حذف از فرآیندهای ملی شدهاند. بازگشت طالبان به قدرت در ۲۰۲۱، زخمهای تاریخی را بازکرده و بار دیگر مساله بقای فرهنگی، سیاسی و فیزیکی این قوم را به پرسشی جدی در معادلات سیاسی تبدیل کرده است. در این میان، آنچه اکنون میان هزارهها و حکومت طالبان در جریان است میتوان از آن به «تعامل سرد» نام برد؛ تعاملی که برآمده از سر ناچاری برای بقا است، نه ناشی از اعتماد و مشارکت بر مبنای اعتماد ملی یا اقتدار سیاسی.
هزارهها در طول تاریخ افغانستان قربانی نسلکشی، تبعید، کوچ اجباری و حذف سیاسی بودهاند. خاطره جمعی این قوم، خاطراتی پر از درد از دوره عبدالرحمان خان، جنگهای داخلی دهه ۱۹۹۰، و سرکوبهای خونین در بامیان، مزار شریف و جاهای دیگر بوده است. چنین پسزمینههای، پایههای هرگونه تعامل و رابطه با طالبان را متزلزل و محتاطانه میسازد؛ زیرا که اعتماد شکسته تاریخی بدون در دست داشتن هیچگونه ابزار قدرت برای هزارهها همیشه سست و متزلزل خواهد ماند. دیگر اینکه طالبان هم تا همین امروز تغییری اساسی در نگرش ایدیولوژیک خود نسبت به تنوع قومی و مذهبی افغانستان نشان ندادهاند.
ساختار حاکمیتی فعلی طالبان نه تنها به مشارکت سیاسی هزارهها میدان نمیدهد، بلکه حتی در حوزههای خدمات عمومی ازجمله آموزش هم آنها را نادیده میگیرند یا در معرض نادیدگی مضاعف قرار میدهند. بااینوجود، محافل سیاسی و یا بهتر است گفته شود خوشگذرانی سیاسی، سیاسیون قدیم و جدید هزاره، نشان میدهد که این قوم هیچ قصدی برای ورود به درگیریهای مستقیم با طالبان را ندارند، چنانچه تاکنون هم وارد نشدهاند. این عدم تقابل علنی، بیش از آنکه نشانه رضایت باشد، نشاندهنده یک تعامل سرد و مصلحتاندیشانه است. سیاستی که در آن، هزارهها با حفظ سکوت استراتژیک، تمرکز خود را بر بقا، دوری از خطر و آسیبهای جبرانناپذیر و حفظ ساختارهای اجتماعی و فرهنگی نیمهجان خود گذاشتهاند.
این رویکرد از یکسو عقلانی است، چراکه وضعیت کنونی افغانستان امکان اعتراض ساختاریافته یا مقاومت مسلحانه را به حداقل رسانده و از سوی دیگر، برای مردم بیدفاع بسیار خطرناک است. خطرناک بودنش ازاینجهت است که درگیریهای قومی، علاوه بر هزینههای مادی و معنوی آن، ممکن است به مشروعیت غیرمستقیم طالبان منجر شده یا فرصتهای فشار بینالمللی برای اصلاح ساختار قدرت را تضعیف کند. البته اگر فشار بینالمللی وجود داشته باشد و یا حقیقی و واقعی باشد.
طالبان، برای حفظ ظاهر ملیگرایی و کاهش فشار بینالمللی، تلاش کردهاند چهرهای متعادل از خود ارایه دهند. انتصاب برخی چهرههای هزاره در سطوح پایین یا ایجاد نشستهای سمبلیک با علما و بزرگان محلی، بخشی از این رویکرد تعادل سازی چهره است. اما این اقدامات اغلب فاقد عمق واقعی در توزیع قدرت و تصمیمگیری بوده است و بیشتر به «تزیینات سیاسی» شباهت دارند تا اصلاح ساختاری. در عمل نیز، هیچ سازوکار جدی برای مشارکت نخبگان هزاره در قدرت و همینطور هیچ تضمین موثری برای حقوق مذهبی و فرهنگی این قوم، و هیچ نقشه راهی برای رفع تبعیض ساختاری ارایه نشده است.
بهعنوان نمونه، فصل هجوم کوچی به هزارستان خودش مصداق بارز اعمال سیاست تبعیض تاریخی است، اما طالبان جز اندک کنترل کوچیها هیچ طرح دیگری در جهت امنیت سازی ملی نداشته است. از این منظر، طالبان بیش از آنکه به تعامل واقعی با هزارهها فکر کنند، به مدیریت ظاهری این رابطه میاندیشند. تعامل سرد، اگرچه در ظاهر توانسته امنیت نسبی را برای هزارهها حفظ کند، اما تهدیدهایی را نیز در دل خود جایداده است. مهمترین این تهدیدها، مشروعیت بخشی ناخواسته به حکومت طالبان، سکوت تحمیلی نخبگان و انفعال سیاسی جامعه هزاره، تقویت گسست هویتی و نا امیدی عمومی، بهویژه در نسل جوان، افزایش مهاجرت نخبگان و تهی شدن ظرفیت داخلی قوم هزارهاند. از سوی دیگر، در دل همین تعامل سرد، فرصتهای مانند بازسازی اجتماعی درون قومی، حفظ نهادهای آموزشی محلی(مساجد، مدارس، و حوزههای دینی) و تداوم حیات فرهنگی فراهم است که در درازمدت میتواند پایههای اجتماعی مناسبی برای مطالبهگری جدیتر باشند.
راهحل پیشنهادی: در کوتاهمدت، حفظ امنیت و حیات اجتماعی هزارهها اولویت درجهیک است، اما در میانمدت و بلندمدت، هزارهها نیازمند یک راهبرد ترکیبی است: تشکیل هستههای مطالبهگر مدنی و فرهنگی در داخل و خارج کشور، پیگیری فشارهای هدفمند بینالمللی از طریق نهادهای حقوق بشری و فرهنگی، و ایجاد شبکه نخبگان و جوانان برای بازتولید گفتمان حقوق اقلیتها که طبیعتا با زبان سیاست و دیپلماسی است، میتوانند ازجمله راهبردهای ترکیبی در شرایط فعلی باشند. درنهایت، برقرار کردن توازن بین صبر استراتژیک و فعالیتهای نرم موجب میشود که همین «تعامل سرد» هم پلی باشد بهسوی مشارکت آگاهانه با حفظ کرامت و هویت تاریخی هزارهها.
Copyright © 2015 طرح نو. All rights reserved.