-
جمعه ۲۱ اسد ۱۴۰۱ - ۱:۳۱زهرا نقوی، مترجم: اسد الله جعفری (پژمان)«مبارزه و واقعهی کربلا از ما میخواهد که نهتنها ظلم و ستم را به رسمیت نشناسیم، بلکه در برابر آن بایستیم و سرسختانه مبارزه کنیم. این مبارزه حتی اگر به قیمت جان، مال، آسایش و خانواده ما تمام شود بایستی مبارزه کرد. یک مسلمان واقعی هرگز نمیتواند بگوید که «دنبال کار خودت باش» زیرا انسانیت خودش کاری است که متعلق به همه است. حق، حقیقت و عدالت وظیفۀ همهی انسانها است. بااینوجود؛ نهتنها خانه، خانواده و رویاهای انسان متعلق به انسان باشد، و اینیکی دیگر از پیامهای جامع و جهانی مبارزه کربلا است که «قبول مسئولیت و انسانیت وظیفۀ هر انسان و مسلمان است».
-
پنج شنبه ۲۰ اسد ۱۴۰۱ - ۱۸:۳۶عباسعلی جاوید«به اعتقاد نوشته حاضر، با یک نگاه کلی، مکتب عاشورا در امتداد و در راستای حفظ و حراست آموزههای انسانساز مکتب جامع و جاودانه اسلام که بااراده خدای متعال و تلاشهای خارقالعاده و طاقتفرسای رسول خاتم و پیامبر اعظم(ص) بنیان گذاشته شد و در جریان گفتمان غدیر، اتمام و اکمال دین و ابلاغ رسالت الهی پیامبر، به اعلام جانشینی و ولایت امیرالمومنین علی (ع) منوط و مشروط شد که با صریحترین کلام و رساترین پیام این ماموریت، به انجام رسید. ازآنپس، هدایت بشر و راهنمایی او بهسوی کمال مطلوب، در شکل و صورت امامت و ولایت، تعیین و معرفی شد.»
-
یکشنبه ۱۶ اسد ۱۴۰۱ - ۱۲:۳۸امین مهرزاد«عاشوراهای مناسکی و تجلیلهای آبکی و طبل و دهلهای آنچنانی و راهپیمایی و نمایشهای خیابانی غیر از استتار و به اختفا بردن روح و جوهره کار امام حسین و عقیمسازی قیام عاشورا هیچ دردی را دوا نمیکند و این خیانت و جفایی است که از طرف مدعیان پیروی و سینهچاکان و عاشقان حسینی بر آرمان و مرام امام خود روا میدارند. جفا و ظلمی بالاتر از این نیست که شخصی برای یک منظور و هدفی از جان، مال و اهلوعیال خود مایه بگذارد اما دوستداران و پیروانش دقیقا برخلاف مرام و مقصد او کنش و رفتار او را درک کنند و پیامش را برخلاف مقصود او دریافت و فهم نمایند.»
-
چهارشنبه ۱۲ اسد ۱۴۰۱ - ۱۴:۰۳امان الله علیزاده«رفتار خشونتآمیز اقوام افغانستان علیه همدیگر، ریشه در یک تفکر دارد که آن تفکر، تفکر «تمایز سازی هویتی» است. این تفکر تفوق طلبانه و انحصارگرایانه همواره موجب خشونت و بهصورت کنش و واکنش و سبب نفی، تحقیر و تحریم میان اقوام افغانستان شده است. قوم حاکم که عمدتا پشتونها زمامدار امور کشور بودهاند، با نگاه انحصاری به این کشور، همواره رویکرد برتری جویانه و مالکانه داشتهاند. سهم گیری هویتهای قومی دیگر در امور سیاسی، اقتصادی و حتی علمی را احساس تجاوز به حریم و مالکیت خود پنداشته و با خشونت و بیرحمی کنار گذاشتهاند.»
-
یکشنبه ۹ اسد ۱۴۰۱ - ۱:۵۱دکتر محمد محق«کسانی که ساختار فدرال را برای افغانستان بهتر میدانند به این باورند که شکافته شدن هسته سخت قدرت اولین گام برای دموکراتیزه کردن سیستم سیاسی است، و از این راه مردم هر منطقه فرصت مییابند که در مسایل داخلی خود متناسب با شرایط و نیازمندیهای خویش برنامهریزی کنند. از نظر آنان بدون فدرالیسم، نامتمرکزسازیِ نظام، مکانیسم روشنی پیدا نخواهد کرد. آنان میگویند، ساختار فدرال به هر ایالت قدرت خواهد داد که برای گرفتن حق خود با دولت مرکزی وارد چانهزنی شود، در حالی که بدون آن، نیمی از ولایتهای افغانستان توانایی گرفتن حق خود را نخواهند داشت، حتی اگر صلاحیتهایی هم به روی کاغذ به آنان تعلق بگیرد.»