-
چهارشنبه ۱ اسد ۱۳۹۹ - ۲۲:۳۴مدیریت طرح نو«لازم میدانیم یادآور شویم که احمد بهزاد تاکنون از مطالبات عدالتخواهانه مردمی قدمی عقب ننشسته و به آرمان و اهداف شهدای دوم اسد پایبند مانده و هیچ معاملهای برای رسیدن به مقاصد شخصی نکرده است. ازاینروی ما دسیسهچینی و توطیههای ناجوانمردانه علیه این چهره شاخص و یار عدالتخواه جنبش روشنایی از سوی تمامیتخواهان تبعیض پیشه و سایر بدخواهان را شدیدا محکوم نموده و حمایت قاطع خود را از او و یاران همرزمشان ابراز داشته و از مردم بیدار و عدالتخواه خویش میخواهیم که این حنجره رسای دادخواهی و عدالتطلبی خود را تنها نگذاشته و او را در این مبارزه دشوار حمایت همهجانبه داشته باشند.»
-
جمعه ۲۷ سرطان ۱۳۹۹ - ۱۳:۳۸نوید سرابی«با اندک تامل و تحلیل ذهنی به این نتیجه میرسیم که جز ملاحظه حضرت جیب و شریک شدن در گوشه قدرت، هیچ عاملی مثبتی در این زمینه، سبب این ملاقزنی (که بهگونهای انتحار سیاسی است)، نبوده است. آقای ناجی با تعدادی به نام «پیشاهنگان» هرچه توانست بهزاد را تخریب کرد و تهمتها، توهینها و... به او روا داشتند و امروز ناجی با ارگ استبداد و جنایت کنار آمده و همین بهاصطلاح «پیشاهنگان» این مقام را به او تبریک گفته و از معامله او حمایت کردهاند!؟ حالا کمکم روشن میگردد که بهزاد و یاران همسویش برای حفظ آرمان جنبش روشنایی و وجه المعامله قرار نگرفتن خونهای پاک یاران شهیدشان چه قدر رنجدیده و خوندل خوردهاند.!»
-
پنج شنبه ۱۹ سرطان ۱۳۹۹ - ۱۳:۰۴عبد الله نظری«عوامل و فاکتورهای فوق زمینه عدم تحقق دموکراسی واقعی، تقلب و تخلف انتخاباتی در کشور ما را فراهم میسازد و بستر بیاعتمادی را در میان نخبگان، گروهها، احزاب و مردم پدید میآورد. عواملی مذبور باعث گسترش و افزایش بیماری انتخاباتی میگردد تا این عوامل وجود دارد این وضعیت نیز تداوم و استمرار خواهد داشت؛ چونکه نگرش قومی، زبانی، حزبي و تاریخی، عدم قدرت تجزیهوتحلیل مسایل سیاسی توسط مردم، نابرابری مالی و اقتصادی میان طبقات اجتماعی منجر به تولید و تداوم ساختار وارونه دموکراتیک میگردد.»
-
شنبه ۱۴ سرطان ۱۳۹۹ - ۲۱:۰۰عزیز هزاره«اگر کسانی به برتری خونی و شرافت نسبی خود باورمندند به دلیل برخورداری از ثروت و در قبضه داشتن قدرت و سلطه داشتن و حکومت کردن بر مردم است؛ اما سادات افغانی علیرغم اینکه از ثروت و مکنت مادی و قدرت سیاسی برخوردار نیستند بازهم خود را آغا و بالاتر از دیگران میپندارند. سادات افغانی یا از راه رابطه پیر مریدی خمس میخورند و یا توبره پشت کرده و گدایی میکنند. نمیگویم که سادات افغانی همه و یا اکثریتش گدا هستند بل میتوانم با قاطعیت ادعا نمایم که 99٪ گداها سادات هستند. پرسش و پارادوکس این است که در عین فقر و تنگدستی احساس بلند بالایی کردن چطور ممکن است؟»
-
پنج شنبه ۵ سرطان ۱۳۹۹ - ۱۳:۲۷فاضل کیانی«مردم خراسان بارها در برابر خشونت و خراجستانیهای تازیان تحمل از کف داده و شورش میکردند؛ اما این شورشها به نام کفر و ارتداد به شدت و خشونت سرکوب میشد. یکی از این قیامها قیام قارَن بود، به قول طبری: «وقتى بن عامر با مردم مرو و احنف با مردم بلخ صلح کرد، خلید بن عبدالله حنفى را به هرات و بادغیس فرستاد که آن را دوباره بگشاید؛ چون که مردمش کافر شده و به قارَن پیوسته بودند. (تاریخ الطبری، ج۴، ص ۳۱۳ / تاریخ خلیفه، ص:۹۵ و ۹۶»